از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

نماز و پیشگیری از خودکشی

قدمت "خودکشی" به اندازه قدمت خود انسان است. در سراسر تاریخ مکتوب بشر، به اقدام انسان برای از میان بردن خود اشاره شده است که از آن جمله می توان به داستان خودکشی "آژاکس" در ایلیاد هومر اشاره کرد. (۱)
تقریباً هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که اقدام به خودکشی در آن به وقوع نپیوندد. توجه کنید که "اقدام به خودکشی" با "خودکشی موفق" تا حدودی متفاوت است، به عنوان مثال ثابت شده است که خودکشی های جدی و مصمم که معمولاً از روش های جدی و خشونت آمیز(مثل پرت کردن خود از ساختمان های مرتفع، حلق آویز کردن، بریدن رگ یا استفاده از گلوله و ...) صورت می گیرد، عمدتاً در مردها و در سنین بالا و با موفقیت به وقوع می پییوندد.
در عوض "اقدام به خودکشی" به شیوه تهدید آمیز یا نمایشی و با استفاده از روش های کم خطرتر مثل مصرف دارو، بیشتر در خانم ها و در سنین جوانی شایع است و کمتر به موفقیت می انجامد. هر چند که در موارد تهدید و اقدام نمایشی به خودکشی نیز باید مسئله را کاملاً جدی گرفت، چرا که ۷۰ تا ۸۰ درصد کسانی که خودکشی موفق می کنند، قبلاً نیت خود را با کسی در میان گذاشته اند که البته مورد توجه قرار نگرفته است. (۲)
در هر صورت آن چه که برای ما مهم است، دلایل اقدام به خودکشی یا خودکشی موفق است که عمدتاً به سه گروه تقسیم می شوند:
۱- زمینه هایی روانی
۲- زمینه های اجتماعی
۳- بحران های شخصی و اتفاقاتی که ایجاد فشار روانی می کنند. (۳)
درباره زمینه روانی، یک بررسی آماری در آمریکا پیرامون خودکشی نشان داده است که: ۷۲ درصد خودکشی های موفق به علت بیماری افسردگی، ۱۳ درصد به علت اعتیاد به مصرف الکل، ۸ درصد به علت سایر بیماری های روانی و ۷ درصد بدون هیچ زمینه قبلی یا بیماری روانی خاص به وقوع پیوسته اند. بررسی های مشابه وجود اختلالات شخصیت توأم با اعتیاد به الکل یا مواد مخدر را در اقدام کنندگان به خودکشی و کسانی که موفق به خودکشی می شوند نشان می دهد.
اما از جمله زمینه های اجتماعی مؤثر در خودکشی، انزوای اجتماعی (ناشی از پیری، بازنشستگی، تغییر منزل و گسستن پیوند از خانواده و ...) است؛ به عنوان مثال آسیب پذیرترین گروه، مردان پیری شناخته شده اند که بازنشستگی از کار، تقلیل روابط اجتماعی و کم شدن یا از دست دادن درآمد در آنها باعث ایجاد احساس از دست دادن موقعیت در جامعه و فقدان هدف در زندگی فردی شده است که ممکن است منجر به احساس بی ارزشی و افسردگی گردد و در نهایت به خودکشی منجر شود.
در میان بحران های شخصی (سومین گروه) نیز فشارهای روانی ناشی از داغدیدگی، فشار مالی و قانونی و وجود بیماری در خانواده حائز اهمیت بیشتری شناخته شده اند. (۴)
با مرور کلی و گذرایی که بر عوامل ایجاد خودکشی انجام دادیم، نقش "نماز" در تخفیف یا از بین بردن کامل هر یک از عوامل قابل بررسی است. درباره تأثیر ایمان و "نماز" بر زمینه های روانی، می توانیم به تأثیر عمده نماز در زدودن افسردگی و ایجاد امید و انگیزه زندگی در افراد اشاره نمود و این غیر از عوامل درونی و ناقل های عصبی شیمیایی ضد افسردگی است که توسط نماز فعال می شود و ما در" تاثیر نماز بر کاهش افسردگی" از این مجموعه مقالات بدان اشاره نموده ایم.
به علاوه واضح است که نمازگزار واقعی با "می و افیون" (که عوامل محرک دیگری در تحریک به خودکشی هستند)، میانه ای ندارد. در مورد تاثیر نماز بر رفع اختلالات شخصیت نیز در آینده طی چند نکته سخن خواهیم گفت.
در زمینه های اجتماعی از جمله انزوای سالخوردگان نیز تأثیر نماز نمود بارزی دارد، دیدگاه معنوی و آخرت گرای نمازگزار سبب می شود که به دوران پیری خویش، به عنوان فرصتی برای تجدیید میثاق با پروردگار خویش و توبه و رهایی از گناهان بنگرد و درست به همین دلیل است که پای ثابت مسجد های ما را پیران و خردمندان تشکیل می دهند.
گو این که جامعه اسلامی و نمازگزار روابط توأم با احترام و ارزش را با این گروه افراد به واسطه سابقه اسلامی شان از ضروریات می داند.
اما در بعد بحران های شخصی، مثلا در مورد داغدیدگی، باز هم دیدگاه معادنگر و تکرار "مالک یوم الدین" توسط نمازگزار او را به طور کلی، حتی از فکر خودکشی نیز دور می سازد، چرا که دیدگاه معادنگر نمازگزار، سخن مولای متقیان جهان حضرت علی (ع) را به یاد می آورد که فرمودند: "گمان کنید این شخصی که مرده است، به مسافرتی دور و دراز رفته است و اگر روزی او از سفر باز نگردد، شما برای دیدارش به همان سفر دور و دراز خواهید رفت."
به این ترتیب واکنش نشان دادن در مقابل داغدیدگی و سایر بحران های شخصی، آن هم به شکل خودکشی در مورد مسلمان نمازگزار به کلی بعید به نظر می رسد. به خصوص که "صبر و صلوه" قدرتمندترین دستاویزهای انسان در بحران های زندگی به حساب می آیند.

زندگی ....

زندگی خالی است ان را پر کن
زندگی یک مشکل است با ان روبرو شو
زندگی یک معادله است موازنه کن
زندگی یک معما است ان را حل کن
زندگی یک تجربه است ان را مرور کن
زندگی یک مبارزه است قبول کن
زندگی یک کشتی است با ان دریا نوردی کن
زندگی یک سوال است ان را جواب بده
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو
زندگی یک هدیه است ان را دریافت کن
زندگی دعا است ان را مرتب بخوان
زندگی درد است ان را تحمل کن
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با ان روبرو بشی

خسارت ۳۲ میلیاردی خودکشی و افسردگی به اقتصاد ژاپن

از کار بیکار شدن و مشکلات مربوط به تامین هزینه های درمانی، از علل اصلی افزایش خودکشی و گسترش افسردگی در ژاپن عنوان شده است

دولت ژاپن اعلام کرده است که در سال گذشته، افزایش چشمگیر خودکشی و افسردگی میان ژاپنی‌ها منجر به صرف هزینه ای نزدیک به ۳۲ میلیارد دلار در این کشور شده است.

از کار بیکار شدن و مشکلات مربوط به تامین هزینه های درمانی، از علل اصلی افزایش خودکشی و گسترش افسردگی در این کشور واقع در شرق آسیا عنوان شده است.

این نخستین بار است که دولت ژاپن چنین آماری را رسما منتشر می کند.

بنابراین گزارش، سال گذشته (۲۰۰۹) و برای دوازدهمین سال متوالی، بیش از ۳۲ هزار نفر در ژاپن خودکشی کردند. از نظر آمار خودکشی، ژاپن در میان چند کشور نخست دنیا قرار دارد.

نائوتو کان، نخست وزیر ژاپن، رکود اقتصادی و افسردگی های ناشی از ورشکستگی مالی را از علل اصلی این پدیده در ژاپن، یکی از قدرت های برتر اقتصادی جهان، دانسته است.

آقای کان همچنین از دست دادن اعتماد به نفس بر اثر بیکاری را در کنار نامشخص بودن آینده شغلی افراد، از دیگر عواملی دانسته که ژاپنی‌ها را به سوی خودکشی سوق داده است.

دولت ژاپن برای مقابله با این پدیده ستاد بحرانی را از روز جمعه (سوم سپتامبر) تشکیل داده و امیدوار است با کمپین‌های تبلیغاتی که در این رابطه قرار است راه اندازی شود، به آگاه سازی اجتماعی و مهار پدیده خودکشی کمک کند. 

 

اما کارشناسان معتقدند که نگرش مردم ژاپن نسبت به افسردگی و ناملایمات روحی و روانی، یکی از علل تشدید این بحران است و می بایست مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

یک باور قدیمی در ژاپن می گوید که بیماری روانی چیزی فراتر از کاهلی و تنبلی نیست و برای درمان آن فرد بیمار باید مرارت و تلاش بیشتری پیشه کند.

اخلاق گرایی و نگرش سنتی نسبت به بیماریهای روانی در میان بزرگسالان و کهنسالان ژاپنی، منجر به آن شده است که افراد به خاطر ترس از ننگ اجتماعی، در هنگام مواجهه با افسردگی و ناراحتی های روانشناختی، از مراجعه به روانشناس و دریافت خدمات روانپزشکی طفره روند.

یک باور قدیمی در ژاپن می گوید که بیماری روانی چیزی فراتر از کاهلی و تنبلی نیست و برای درمان آن فرد باید بیشتر تلاش کند و مرارت بکشد.

از طرف دیگر پزشکان و متخصصان ژاپنی هم با تکیه بر دارو درمانی، از لحاظ ارجاع بیماران برای استفاده از خدمات روان‌درمانی و مشاوره، با قاره آمریکای شمالی و اروپا فاصله قابل توجهی دارند. اگرچه در سال‌های اخیر نشانه هایی از تغییر در این وضعیت مشاهده شده است.

اکنون با انتشار گزارش های جدید، اقتصاددانان همزمان با متخصصان خدمات بهداشت روانی، منتظر آنند که تاثیرات احتمالی مشاوره و مداخلات روانشناختی را بر آمارهای خودکشی و افسردگی مشاهده کنند.