از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

خودکشی نشانه یک مسئله جدی است

«خودکشی» و «مرگ» دو واژه‌ای هستند که ارتباط آنها با دنیای کودکان و نوجوانان جلوه‌ای وحشتناک به همراه دارد.

در هر حال خودکشی نه عملی کودکانه بلکه مسئله‌ای است جدی. نمونه‌های اندکی از خودکشی کودکان زیر 12‌سال مشاهده شده است. بچه‌ها مفهوم مرگ و نیز مرگ به مثابه وسیله دفاعی، شیوه رهایی از کشمکش یا ابزار اخطار دادن را از بزرگترها می‌آموزند. خشم و عصبیت حس غالب در موارد مربوط به‌خودکشی جوانان به‌حساب می‌آید. اما موضوع مهمی که نباید فراموش شود این است که ارتکاب به‌خودکشی در واقع گونه‌ای درخواست کمک تلقی می‌شود؛ از همین رو درخواست کمک از طرف جوانان نه تنها نباید بی‌پاسخ رها شود بلکه بایستی رفتارهای آنان با تأمل نیز مورد ارزیابی قرار بگیرد.

افسردگی مهم‌ترین بیماری‌ای است که منجر به‌خودکشی می‌شود. شکست در زمینه‌های درسی و کاری،‌ گسسته شدن روابط خاص، پرخاشگری، به هم خوردن عادت خواب و... از عوامل بروز افسردگی است. الکل، مواد اعتیادآور و بیماری‌های روحی‌ای چون اختلالات شخصیتی هم از دلایل ابتلا به این بیماری محسوب می‌شود. مشکلات خانوادگی، خشونت خانگی، سابقه بیماری‌های روحی یا وجود موارد ارتکاب به‌خودکشی در خانواده را هم باید به فاکتورهای بالا افزود. کاهش احترام فرد نسبت به‌خود، احساس بدبختی، منزوی شدن، ناتوانی در حل مشکلات هم در ردیف موارد مذکور قرار دارد.

ارائه اطلاعات جامع در مطبوعات پیرامون خودکشی، ریشه‌یابی موارد ارتکابی و عرضه آموزش درباره نحوه یاری‌رسانی به افراد در آستانه ارتکاب، به کاهش آمار خودکشی کمک خواهد کرد. در مقابل، انتشار اخبار مربوط به‌خودکشی به شکل دراماتیزه، در قالب داستان‌های احساساتی، می‌تواند متنی ترغیب‌گر باشد و شیوه‌های انتحار را نیز به جوانان آموزش دهد.

برای تشخیص به موقع علائم افسردگی و برخی دیگر از بیماری‌های روانی در کودکان باید به موارد زیر توجه داشته باشیم: بروز تغییراتی آشکار در رفتار روزانه کودک، تغییر عادت‌های خواب و تغذیه، درون‌گرایی، گسسته شدن مناسبات انسانی، به زبان آوردن مداوم افکاری درباره مرگ، صحبت کردن از بی‌اعتنایی فردی غیرمهم نسبت به کودک و متأثر شدن از این بی‌توجهی، دست زدن به کارهایی که امنیت و سلامتش را با خطر روبه‌رو می‌کند و نیز هدیه دادن اشیای متعلق به‌خود به همراه بیان جمله‌هایی وداع‌گونه که نشانگر آمادگی برای جدایی است، جزو موارد مهمی به شمار می‌آیند که بایستی به دقت از طرف والدین مورد توجه قرار گیرد.

 تشکیل مراکز مداخله در بحران و قابلیت دسترسی همگانی به آنها از طریق تلفن، توجه روی شیوه‌های انتحاری (پرش از بلندی، گاز شهری، داروها) و اندیشیدن تمهیداتی برای کاهش امکان استفاده از آنها به قصد انتحار و همچنین رویکرد آموزشی مطبوعات در این زمینه به جای انتشار مطالب داستانی ترغیب‌گر، از شیوه‌های اجتماعی مقابله با خودکشی است.

ارائه آموزش به پدر و مادرها درخصوص همراهی با فرزندان‌شان و یافتن شیوه‌های مناسب برای برقراری رابطه با کودکان و نوجوانان، محدود نماندن مناسبات والدین و فرزندان به مثلث «مدرسه، درس، موفقیت» و یادگیری نحوه شناخت هرچه بیشتر کودک و گوش سپردن به او، جزو آموزش‌های ضروری‌ای است که والدین باید از آنها برخوردار شوند. اولیای مدرسه هم بایستی درباره مشکلات دانش‌آموزان و نحوه شناخت این مسائل اطلاعات کافی داشته باشند.

عوامل مؤثر در افزایش ریسک خودکشی عبارتند از
1- داشتن سابقه اقدام به‌خودکشی
2- استفاده از الکل و مواد اعتیادآور
3- داشتن تفکرات مدام پیرامون مرگ، بدگمانی و ناامیدی
4- افسردگی
5- اختلال در تغذیه
6- اختلالات روانی
7-  سابقه خودکشی در اقوام نزدیک
8-  استثمار شدن به‌صورت جنسی و فیزیکی
9- درگیری‌های خانوادگی
10-  ناموفقیت در امر تحصیل
11-  ابتلا به بیماری‌های جسمی سخت

خودکشی و جوانان

امر خودکشی گاهی مسری می‌شود به همین دلیل حمایت اطرافیان و دادن آموزش‌‏های مهارتی و روان‌شناسی ضروری بوده که در ایران تاکنون‌این امرصورت نگرفته‌است.

افرادی که بعد از خودکشی زنده مانده‌‏اند اختلافات خانوادگی را بیشترین دلیل برای این عمل عنوان کرده‌‏اند، اما در مورد کسانی که فوت کرده‌‏اند علت از سوی خانواده‌هایشان به‌دلیل ترس از انگ اجتماعی کتمان می‌شود.

خانواده‌هایی که یکی از اعضای آن اقدام به‌خودکشی می‌کند به‌خاطر انگ اجتماعی دلیل آن را به دروغ خفگی، غرق‌‏شدگی، تصادف و غیره عنوان می‌‏کنند و همین امر یافتن علت خودکشی را مشکل می‌کند.

بیشترین روش خودکشی در ایران را مصرف قرص دانست و اضافه کرد: زنان بیشتر از مردان در کشور دست به‌خودکشی می‌‏زنند که متأسفانه روش خودسوزی در آنان شایع است.

رسیدگی به وضعیت افرادی که دست به‌خودکشی زده‌‏اند را پس از ترخیص از بیمارستان ضروری عنوان کرد و گفت: نبود روش‌های کاربردی در درس مهارت‌های زندگی در مدارس و دانشگاه‌های کشور از عواملی است که افراد را در مقابل مشکلات و موانع آموزش‌ نمی‌‏دهد و گاهی افرادی این دروس را آموزش می‌‏دهند که مهارت لازم را ندارند.

افسردگی و اختلالات روانی را عامل دیگری برای خودکشی بیان و اظهار کرد:‌ گاهی 80 درصد از زنانی که خودسوزی می‌‏کنند از کار خود پشیمان می‌‏شوند و در یک لحظه به‌دلیل کنترل نکردن خشم خود آن کار را می‌‏کنند.

افرادی  که اقدام به‌خودکشی می‌‏کنند را به 3دسته تقسیم کرد و افزود:‌‏ دسته‌‏ای قصد مردن نداشته و فقط از روی جلب توجه و نمایش خودکشی می‌‏کنند و دسته‌‏ای دیگر دو دل بوده و افرادی نیز قصد مرگ دارند که تفکیک این گروه‌ها به دست متخصص امکان‌‏پذیر بوده و هر تهدیدی باید جدی گرفته شود.

بیشترین خودکشی‌‏ها در شهرهای استان‌های حاشیه سلسله کوه‌های البرز و زاگرس رخ می‌‏دهد.وی استان‌های حاشیه سلسله کوه‌های البرز و زاگرس را بیشترین شهرهایی که خودکشی در آنها رخ می‌‏دهد، ارزیابی کرد و ادامه داد:‌ نوجوانان و جوانان بیشترین طیف خودکشی را در ایران دارند درحالی که در کشورهای غربی افراد 45 سال به بالا بیشتر دست به‌خودکشی می‌‏زنند.

از نبود سازمان‌های غیردولتی حمایت از بازماندگان و اطرافیان فرد خودکشی کرده انتقاد کرد و گفت: امر خودکشی گاهی مسری می‌شود به همین دلیل حمایت اطرافیان و دادن آموزش‌‏های مهارتی و روان‌شناسی ضروری بوده که در ایران تاکنون برخلاف سایر کشورها ایجاد نشده است.در هر 3 ثانیه یک نفر در جهان دست به‌خودکشی می‌‏زند و در هر 40 ثانیه یک نفر به‌علت خودکشی از دنیا می‌رود.

ایران با نرخ خودکشی 6 نفر در صد هزار نفر در رتبه 58 جهان قرار دارد و در سال 1380 از حدود 3 هزار خودکشی 65 درصد را مردان و 35 درصد را زنان انجام داده‌‏اند، بالاترین آمار خودکشی را استان ایلام و کرمانشاه داشته و پس از آن لرستان، همدان، گلستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، آذربایجان غربی، کرمان و کردستان قرار دارند.

بیشترین روش خودکشی منجر به فوت در ایران حلق‌‏آویز کردن، خودسوزی و مسمومیت با قرص و سموم عنوان شده، اما بیشترین روش اقدام به‌خودکشی استفاده از قرص است.

خودکشی‌؛ مردان ایرانی از زنان جلو زدند

مطابق آنچه در همه کتاب‌های روان‌پزشکی ذکر شده، آمار «اقدام به‌خودکشی» در زنان در تمام نقاط دنیا بالاتر از مردان است.

اما نتایج یک مطالعه در بیمارستان لقمان تهران که نتایج آن در شماره اخیر نشریه علمی
 
پزشکی قانونی به چاپ رسیده، نشان می‌دهد این میزان در مردان ایرانی در سال‌های گذشته رو به افزایش گذاشته و حتی از آمار زنان، بیشتر شده است.

نتایج این بررسی که روی مسمومان دارویی مراجعه‌کننده به بیمارستان لقمان انجام شده، نشان می‌دهد بر خلاف سال‌های نه چندان دور که زنان به‌دلیل مصرف بیش از حد دارو به قصد خودکشی، بیشترین تعداد مراجعان به بخش مسمومین این بیمارستان را تشکیل می‌دادند، در سال‌های اخیراین وضعیت کاملا معکوس شده، به‌طوری که تعداد مردانی که اقدام به‌خودکشی با داروها کرده‌اند، نسبت به زنان، در حال افزایش است.

به گفته محققان، در سال 1370 از 2 هزار و 930 مورد بستری بیماران در بخش مسمومان دارویی بیمارستان لقمان، 5/37 درصد آنها مرد بودند (481 مورد) که از این تعداد، 19 مورد مرگ و میر گزارش شد؛

ولی در مطالعه اخیر (سال 1383)، از 11هزار و456 مورد بستری، 51 درصد (5 هزار و 518 مورد) مرد بوده‌اند و آمار افراد فوت‌شده 272 نفر بوده است.

با وجود نتایج این تحقیق و درحالی که عموما مردان نسبت به زنان از روش‌های جدی‌تر و خشن‌تر برای خودکشی استفاده می‌کنند، احتمالا نسبت مردان به زنان در اقدام به‌خودکشی بیشتر از این هم خواهد بود.

اما علت تغییر این نسبت در ایران چیست؟ در خیلی از موارد این مواد زمینه‌ساز مسمومیت‌هایی هستند که گاهی با خودکشی اشتباه گرفته می‌شود، به این ترتیب که در خیلی از موارد معلوم نیست که فرد برای احساس لذت دارو مصرف کرده‌ و یا به قصد خودکشی.

با این حال، شاید دلیل افزایش انتخاب دارو به قصد خودکشی در مردان این باشد که آنها ترجیح می‌دهند در همین حالت خماری همراه با لذت به زندگی خود خاتمه دهند.

دسترسی مردها به این داروها نسبت به زنان نیز بیشتر شده در حالی که دسترسی به داروهایی که ربطی به سوء مصرف ندارند و کم‌خطرتر هستند، همیشه در بین زنان افزایش داشته است.

مردها همیشه به نحوی دارو را انتخاب می‌کنند که حتما منجر به فوت شود.» مردان همیشه طی سال‌های گذشته از روش‌های جدی‌تر برای خودکشی استفاده می‌کردند، ولی در حال حاضر با ازدیاد داروهای مخدر، آنها این داروها را هم جزو روش‌های جدی‌ تلقی می‌کنند و برای همین مثلا آنقدر ماده مخدر تزریق می‌کنند تا بمیرند در حالی که کمتر زنی می‌تواند اقدام به چنین کاری کند.

با این حال به عقیده برخی روان‌پزشکان، کسانی بیشتر از روش خودکشی با دارو استفاده می‌کنند که مشکل روان‌پزشکی خاص نداشته باشند، چون در غیراین صورت و مثلا با داشتن افسردگی شدید یا هر بیماری روانی دیگری از روش‌های خشن‌تر برای خودکشی استفاده می‌شود.

قربانیان اعتیاد ایرانی

گرچه به‌نظر می‌رسد میزان دسترسی مردان به داروهای مخدر در کشورهای دیگر هم در حال افزایش باشد، ولی چرا وضعیت خودکشی مردان و زنان در کشورهای دیگر این‌طور نشده است؟

در حال حاضر میزان معتادان مرد در کشور ما نسبت به زنان 95 درصد است و این افراد هم کسانی هستند که بیشتر با مواد‌مخدر و شیمیایی اقدام به‌خودکشی می‌کنند؛ برای همین است که الگوی مصرف این مواد در ایران نسبت به سایر کشورهای دنیا عوض شده است.

البته این امر به شرایط اجتماعی جامعه ما نیز باز می‌گردد؛ چون به هر حال مردان ایرانی مثل مثلا آمریکایی‌ها برای خودکشی امکان استفاده از روش‌های خشن‌تر را ندارند.

علاوه بر این، ماده‌ای مثل تریاک به هیچ وجه برای افراد خاصیت کشندگی نداشت ولی الان مواد جدید خالص‌تر و متنوع‌تر هستند و سرعت عملشان هم بسیار بالاست.

رشد اعتیاد در کشور ما جدی‌تر از کشورهای دیگر است. در کشورهای دیگر شاید  سوءمصرف مواد  در میان مردها زیاد شده باشد، ولی همیشه  در کشور ما چنین اتفاقی زودتر می‌افتد؛

به‌طوری که می‌توان گفت ما در زمینه اعتیاد و سوء مصرف مواد همیشه قربانیان اولیه هستیم و برای همین در این زمینه به هیچ وجه نمی‌توانیم خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم.

تمارض یا خودکشی؟

به‌نظر می‌رسد آنچه کارشناسان بر آن متفق‌القولند، این است که علت افزایش آمار مسمومیت دارویی در مردان، رواج بیشتر سوء مصرف دارو در سال‌های اخیر است و از قضا در همین قشر، خودکشی بیشتر رواج دارد.

در گذشته مسمومیت در زنان جنبه تمارضی داشت، یعنی آنها برای جلب توجه و یا رسیدن به هدفی خاص اقدام به مصرف دارو می‌کردند، برای همین میزان مسمومیت در زنان بیشتر بود.

در حال حاضر هم اغلب این مسمومیت‌ها در زنان با همین هدف است، ولی امروزه میزان مسمومیت در مردها به قصد خودکشی بیشتر از مسمومیت به قصد تمارض است.

تا سال 2003 میزان مسمومیت مردها و زنان به قصد تمارض یکسان بود، خاطرنشان می‌کند: در مردان مواد‌مخدر یا همان مواد شیمیایی که مورد سوء مصرف قرار می‌گیرند، بیشتر مسمومیت می‌دهند، علاوه بر این زنان بیشتر از داروهای دسته‌ آنتی‌بیوتیک‌ها، داروهای اعصاب و روان مثل داروهای ضد‌صرع و ضد‌افسردگی و کدئین‌ها استفاده می‌کنند و هدف واقعی در مصرف آنها، پایان حیات نیست، در حالی که مردها بیشتر از متادون، ترامادول یا دیگر داروهای ترک اعتیاد یا افیونی برای خودکشی استفاده می‌کنند.

به این ترتیب در شرایطی که اکثر روان‌پزشکان بر افزایش مسمومیت و خودکشی با دارو طی سال‌های اخیر در میان مردان اتفاق نظر دارند، برخی کارشناسان معتقدند نمی‌توان با انجام یک تحقیق چنین نتیجه‌گیری کرد. آنچه مسلم است این است که در مورد علت تغییر الگوی خودکشی در ایران، باید مطالعات بیشتری صورت گیرد.