از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

خودکشی = تا ابد جهنمی بودن

از آنجا که کسب آرامش و راحتی برای بشر، هدفی بسیار مهم و جدی به شمار می‏رود، لذا در طی قرن اخیر آدمی تلاش‏های فراوانی کرده و روش‏های گوناگونی را برای مقابله با بیماریهای روحی و روانی و ناآرامیها و نگرانیهای خود به کار برده است. اما تعمق در آنها مشاهده واقعیتهای بیرونی و موجود در عرصه زندگی فردی و اجتماعی، به‏ خوبی نشان می‏دهد که بشر موفق نبوده است.

امروزه بسیاری از مردم جهان، غالباً از روشهایی برای کسب آرامش و راحتی در زندگی استفاده می‏کنند که ناکار آمده بوده و آنها را به مقصود نمی‏رساند. این روشهای نادرست که ما از آنها به عنوان روشهای کاذب نام می‌بریم، بسیار فراوان و متنوع هستند.



خودکشی

وقتی که آدمی همه راه‏ها و روش‏های کاذب کسب آرامش و راحتی را تجربه کرد و نتیجه‏ای نگرفت- و حتی دچار مشکلات و ناآرامی‏های بیشتری گردید- آخرین روش و راه‏کار ابلهانه و غیرمنطقی یعنی خودکشی را انتخاب می‏کند. این گزینش، در واقع پاک کردن صورت مساله است نه راهی برای حل مشکل!

تصور اینکه با خودکشی می‏توان به راحتی و آرامش دائمی رسید، ناشی از بی‏اعتقادی بشر گمراه، به وجود خداوند متعال و روز قیامت و عالم پس از مرگ می‏باشد. انسان ضعیف- در صورت ناکامی- با انتخاب این روش، راهی را بر می‏گزیند که دیگر در دنیا نباشد تا مجبور به پاسخ‏گویی بوده و عواقب انتخاب روش ناکار آمد خود را بر دوش کشد! او با این روش نه تنها آرامش را برای خود کسب نکرد، بلکه برای همیشه خود را از راحتی و آرامش محروم ساخت.

چگونه آدمی می‏تواند با خودکشی به راحتی و آرامش برسد، در حالی که امام صادق علیه‏السلام

می‏فرماید: «مَن قَتَلَ نَفسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیها؛ آنکه عمداً خود را بکشد، برای همیشه در آتش دوزخ خواهد بود».

 

ساحت مقدس مومن، او را از مرگ با شیوه خودکشی به دور می‏دارد. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «اِنَّ المُؤمِنَ یَبتَلِی بکُلِ بَلِیَّةٍ وَ یَموتُ بکُلِ مِیتَةٍ اِلا اَنَّهُ لا یَقتُلُ نَفسَهُ؛ مومن به هر بلایی گرفتار می‏شود و به هر شکلی می‌میرد اما هیچگاه خودکشی نمی‌کند».

از نظر شرعی و اخروی سرانجام کسی که خودکشی کرده چیه؟

شاید حکمت نهی خداوند از خودکشی به خاطر این باشد که خودکشی باعث از بین رفتن یک نفس محترم است و انسان به خودی خود و سوای خلق و خوی اش دارای یک جان و نفس محترم است.
نفس محترم اقتضای این را دارد که در این دنیا بماند و زندگی کند و بی خود و بی جهت و بدون دلیل به دست خودش از این دنیا به دنیای دیگر قدم نگذارد مگر دلیلی داشته باشد که مورد پذیرش آفریدگار انسان باشد(مثل جهاد در راه خدا)

همانطور که خداوند اول روح ما را آفرید و در دنیایی که بعضا معتقدند عالم ذر است قرار داد تا زمان معینی بعد در زمان خاصی در دنیای رحم مادر ملحق به جسم کرد و بعد از مدت زمان خاصی از اون دنیا به این دنیا منتقل کرد بعد از این دنیا هم در یک زمان معلوم و مشخص به دنیای دیگر منتقل میشویم.
تنها فرقی که این دنیا با بقیه عوالم دارد این است که در این دنیا خداوند به ما نعمت اختیار و اراده عطا فرموده که راه را خودمان انتخاب کنیم.



پس  مرگ طبیعی، تصادف، شهادت در راه خدا، خودکشی و انواع دیگر مرگها همه اش خط پایان زندگی در این دنیاست .

اما اینکه کدومش رو من میتونم انتخاب کنم وابسته به اعمالی است که در اثر اختیار و اراده انجام داده ام که بر اساس ان خداوند مرگ را برای من انتخاب میکند.
در واقع قتل نفس از گناهان کبیره است و فرقى بین کشتن خود یا دیگرى نیست . کسى که انتحار (خودکشى )مى کند، تمام عقوبت هایى که بر قتل نفس مترتب مى شود، براى او هم هست . چنان که در آیه “ولا تقتلوا انفسکم “(سوره نساء  آیه ۲۹)
خودکشى ممنوع شده است و نیز آیه “و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة”(سوره بقره آیه ۱۹۵) خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید
از حضرت امیرالمؤمنین (ع)روایت است” مؤمن ممکن است به هر نوع مرگى بمیرد، اما خودکشى نمى کند. کسى که بتواند جان خود را حفظ کند و از قاتل خود جلوگیرى ننماید و کشته شود، قاتل خود خواهد بود”( وسائل الشیعه، کتاب قصاص، باب۵)
حضرت باقر(ع)فرمود:”مؤمن به هر بلایى مبتلا مى شود و به هر قسم مردنى مى میرد جز این که خود را نخواهدکشت “(همان)
و در حدیث دیگر از امام صادق (ع)آمده است :”کسى که عمداً خود را بکشد، همیشه در آتش جهنم خواهدبود”(همان)
خودکشى به هر وسیله حرام است ، حتى اگر بیمارى به قصد زودتر مردن ، خود را مداوا نکند و در نتیجه بمیرد، که نوعى خود کشى است .( عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج ۱، ص ۱۱۲)
خیانت در امانت؛ کم گناهی نیست…
روزی که انسان خلق شد؛ “خداوند از روح خود در او دمید” *. خداوند روح خودش رو در وجود آدم به ودیعه نهاد: یک امانت!

* سوره‌ی مبارکه‌ی “حجر”  / آیه‌ ۲۹ |||| سوره‌ی مبارکه‌ی “ص” / آیه‌ی ۷۲

+ در هر دو مورد، عیناً یک جمله تکرار شده است!

خداوند بار مسئولیتی رو بر عهده‌ی انسان گذاشت که هیچ‌کدوم از مخلوقات خداوند، اونو قبول نکرده بودند**:
آسمان بار امانت نتوانست کشید….قرعه‌ی کار به نام من دیوانه زدند!
“یک امانت الهی” دیگر!!
** سوره‌ی مبارکه‌ی “احزاب / آیه‌ی ۷۲
ببینید!
وقتی کسی خودکشی می‌کنه، در امانت الهی مرتکب خیانت می‌شه. این می‌تونه بزرگترین خیانتی باشه که از یک انسان می‌تونه سر بزنه! و “خداوند خائنین را دوست نمی‌دارد”***
*** سوره‌ی مبارکه‌ی انفال / آیه‌ی ۵۸
در چندجا، خداوند به قتل نفس (و آدمکشی) اشاره کرده و گفته که یکی از بزرگترین گناهانه.
همینطور درآیات ۲۹ و ۳۰ سوره مبارکه‌ی “نساء”؛ مستقیماً به موضوع خودکشی (انتحار) و عدم رضایت خدا از این کار اشاره شده.
شما از این گفته‌ها (که سعی کردم همه مستدل باشند!) چه نتیجه‌ای می‌خواید بگیرید جز اینکه خداوند نه تنها کشتن دیگران رو ممنوع دونسته، بلکه این اجازه رو در مورد خود شما هم به‌تون نداده!
درادامه‌ی آیه ۲۹، خداوند فرموده که « ان الله کان بکم رحیما »
-   خداوند اونقدر مهربون هست؛ که نیازی به خودکشی نداشته باشیم….

چطور میشه جلوی این پیشامد رو گرفت ؟؟

انسان چرا خودکشی می کند ؟
ج—- بدلیل اینکه چیزهایی از مادیات و معنویات را از دست می دهد و صبر بر از دست دادن آنها ندارد.
حالا مثالی می زنم تا رابطه ایمان ،صبر ،و سیری از دنیا بصورت غلط روشن شود. از یک از بزرگان ،روایت جالب در مورد حضرت ایوب آمده که آنرا نقل می کنم .نکته در اینست که اگر ایمان ما به این سطح برسد که معنی جمله انا لله و انا الیه راجعون را با جان و دل درک کنیم  که خود این جمله از مراتب بالای ایمان است و در کنار آن پایبند به لفظ جلاله الله و ذکر لا اله الا الله باشیم (دقت کنید نه اینکه فقط ذکر بگوییم بلک با عمل به این اذکار رستگار شویم)


حضرت ایوب مردی نیکوکار ،دارای اموال زیاد و فرزندان بسیاری بود .روزی یکی از غلامان ایوب آمد و گفت :عدّه ای غلامان تو را کشته اند و گاوها را به غارت برده اند.چند لحظه بعد غلام دیگری آمده وگفت:آتش عظیمی از آسمان فرود آمده و همه گوسفندان تو در آتش سوختند، غلام سوّمی آمد وگفت :ساربانان کشته شدند و شترانت به غارت رفتند،در این هنگام مردی با عجله اومد نزد ایوب وگفت:ای ایوب فرزندانت به خوردن غذا مشغول بودند ،ناگهان سقف بر سر آنان خراب شده و همه شان مردند .حضر ت ایوب در این هنگام با کمال مقاومت ،صبر وتحمّل کرده وسر به سجده نهاده وعرض کرد:{ای خدا!ای آفریننده شب وروز،برهنه به دنیا آمدم وبرهنه به سوی تو می آیم ،پروردگارا !خودت به من دادی وخودت هم از من پس گرفتی،بنابراین هرچه تو بخواهی خوشنودم}.

ایوب به درد پا مبتلاء شد،ساق پایش زخم شده وبه بیماری بسیار سختی دچار گردید که قدرت حرکت نداشت .هفت یا هفده سال با این وضع در سنّ ۸۰سال (نه در جوانی)زندگی کرد وهمواره به شکر خدا مشغول بود.او ۴تا همسر داشت که سه تا از همسرانش او را تنها گذاشتند و رفتند ،تنها یکی از آنان به نام «رحمه» به او وفادار ماند.کا ر ایوب به جایی رسید که او را از محل سکونتش بیرون کردند وآواره بیابان شد وحتِّی در اواخر همسر چهارمش نیز اورا تنها گذاشت .حضرت ایوب با همه این مشکلات ،اظهار نارضایتی نکرد ،زبان حالش با خدا این بود::
تو را خواهم نخواهم نعمتت، گر امتحان خواهی در رحمت به رویم بند،ودرهای بلاءبگشا

وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً * وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً *(نساء ۲۹،۳۰)
این آیه می گوید که خداوند مهربان است حتی بیشتر از شما به خودتان .یعنی از رحمت خدا نومید مشوید حتی اگر خودتان را باخته اید .این یعنی اگر ایمان به خود را هم باخته اید ایمان به خدا را داشته باشید.




امام باقر(ع) : ” ان المومن یبتلی بکل بلیه و یموت بکل میته الا انه لایقتل نفسه.”
همانا مومن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی می میرد جز آن که خودکشی کند.”

پس طبق روایت مومن هیچ گاه خودکشی نمی کند چون داشته ها را رحمت خدا و نداشته ها را هم رحمت خدا می داند و هم امور را از خدا می داند .
پس راه حل پیشگیری شد:
اولاً: مومن اقدام به خودکشی نمی کند آنان که به خدا و قیامت اعتقادی ندارند و از نفس مطمئنه بهره ای نبرده اند و از نظر روحی به جهت نداشتن ایمان آسوده خاطر نیستندبه سوی خودکشی اقدام میکنند.
اما آن که از ایمان راسخ به مبدا و معاد برخوردار است او از گرفتاریها و سختیهای روزگار از کوره به در نمی رود و خم به ابرو نمی آورد در روایت است که پیامبر گرامی(ص) فرمود که
مومن از کوه استوارتر است.
گرفتاریهای روزگار او را متزلزل نمی کند آن که متزلزل است مومن نیست و آن که مومن است متزلزل نمی شود.
ثانیاً به فرض که بر اثر سختیهای روزگار مومن متزلزل شود رهنمودهای اسلامی او را از عذاب خداوندی می ترساند و می فرماید آن که با اقدام به خودکشی جانش را از دست دهد در جهنم خداوندی تا ابد معذب خواهد بود. توجه و دقت به این رهنمود آدمی را از ارتکاب به خودکشی باز می دارد ایمان به خدا و روز قیامت و توجه به حرمت این کار که موجب عذاب خداوندی خواهد شد مهمترین عامل بازدارنده از این کار است.