خیلی ها فکر میکنن اینکه کسیو تهدید به خودکشی کنن خیلی کلاس داره و خیلی رمانتیکه….
مثلا طرف با دوست پسر یا دخترش کات میکنه و میگه میرم خودکشی…
این رو من نمیگم …حدیث داریم ادمایی که خودکشی میکنن بیحساب میرن جهنم..
یعنی اصلا هیچ اعمالی ازشون پذیرفته نیست…یه راست میرن جهنم..حالا طرف میخواد هر کسی باشه..
یعنی خیلی درد داره ها…
فکرشو بکن اون دنیا یزید یا ابن ملجم میتونن حرف بزنن و در صحرای قیامت حاضرن اما کسی که خودکشی میکنه بی حساب میره جهنم یعنی اصلا ازش حتی نمیپرسن تو کی هستی و چکار کردی..یه راست میرن جهنم..
دیروز شنیدم نجار سر کوچه خونه دومادمون خودکشی کرده…چرا ؟ بخاطر اینکه زنش مرده بود..
شما فکر میکنید چی میشه؟
بله…
این اقا قتل نفس کرده و بی حساب میره جهنم…چون این دنیا شاید یه خورده جوگیر باشیم نفهمیم ولی این بدن امانت ماست و روح خدا توشه…
ما خیلی باید مراقب بدن خودمون باشیم…حق نداریم خودمونو بکشیم حتی اگه زندگی خیلی برامون سخت بشه..
بازم میگم …کسی که خودکشی میکنه بی حساب میره جهنم و هیچ عملی ازش پذیرفته نمیشه حتی اگه 1 میلیون زندانی ازاد کرده باشه و حتی کل آدمایی که تو افریقا هستن رو غذا بده..
پس حتی به شوخی هم نگید خودکشی میکنم..
..
.
یا علی …
برای اطلاعات بیشتر میتونید گناهان کبیره شهید دستغیب رو بخونید که خودکشی چه پدری از اون بابا در میاره اون دنیا
http://40tobe.com/
چرا نویسندگان بیش از همه افسرده میشوند؟
نویسندگی یکی از 10 شغلی است که خطر افسردگی در آن بسیار بالا است و احتمال ابتلای مردان نویسنده به این بیماری بیشتر است.
سایت بهداشت آمریکا نویسندگی و اشتغال به هنر را حرفههای بسیار حساس خواند. دیگر مشاغلی که «خطر» دارند مددکاری، آموزگاری، کارهای خدمات اجتماعی و فروشندگی هستند.
حقوق نامنظم و انزوا احتمال ابتلای نویسندگان به افسردگی را افزایش میدهد و در این بین هفت درصد مردهای هنرمند و نویسنده به شکل حاد به این بیماری دچار میشوند.
سیمون برت، رماننویسی که به مبارزه خود با افسردگی اعتراف کرده، نتیجه تحقیقات این سایت را تایید و به خودکشی نویسندگان بزرگی چون ویرجینیا وولف، سیلویا پلات، ارنست همینگوی، انه سکستن و آرتور کوستلر اشاره کرد.
او گفت: «ساعتها تنها مینشینی، نوشتن میتواند درمان شگفتانگیزی باشد اما درعین حال شما در خودتان فرو میروید، و اگر داستان مینویسید و در کار خلق شخصیتهای مختلف هستید، ارزیابی خویشتن و شک به خود اموری اجتنابناپذیر هستند.»
علاوه بر این اغلب نویسندگان درونگرا و آرام هستند و از اینکه اثرشان در جمع ارزیابی شود دچار استرس میشوند. برت دراین مورد افزود: «مثلا این روزها در سایت آمازون هم نقد اثرتان دیده میشود و بیش از گذشته این پدیده نمود دارد.»
نویسندگان هم مانند دیگر افراد شرایط جاری اقتصادی را درک میکنند، این حرفه همیشه نامطمئن بوده و امروز بسیاری از نویسندگان متوسط جواب منفی از ناشران میگیرند و پیشرفت موجب سقوط آنها شده است.»
بنا به یافتههای تحقیق سایت بهداشت آمریکا افرادی که به مشاغل خلاقانه مشغول هستند بیش از دیگران دچار اختلال حسی (عدم کنترل بر خوشحالی یا ناراحتی و تغییر سریع احساسات) میشوند. افسردگی برای افراد اهل هنر و نویسندگان موضوعی ناشناخته نیست و شیوه زندگی هنری به این مسئله دامن میزند.
در چرخه نوشتن دو مرحله وجود دارد که نویسندگان در اوج حساسیت و آسیبپذیری هستند. برت معتقد است: «تقریبا همه نویسندگانی که میشناسم واکنشی مشابه پس از پایان یک رمان دارند، 24 ساعت سرور و شادی و سپس هجوم فکرهای منفی که با پایان کار ظاهر میشوند، در این صورت یا افسرده میشوید یا دچار سرماخوردگی.»
وی افزود: «مرحله دیگر زمانی است که دوسوم یا سهچهارم رمانی را نوشتهاید، زمانی که من نامش را «شکست سهچهارم» میگذارم، زمانیکه ایدههای پایان رمان را چندان دوست ندارید. برای افرادی که یکی دو سال وقت صرف نوشتن رمان میکنند این مدت میتواند چند ماه طول بکشد.»
اما در این بین خود هنر میتواند به کمک شما بیاید، چیزی در اصول هنر نهفته است که موجب افسردگی نمیشود، که بسیار شیرین است. این نظر که برای خلق هنر باید زجر کشید نامربوط است، اگر افسرده باشید نمیتوانید به وزن و قافیه فکر کنید.
شاید کلینیک پزشکی تشخیص افسردگی حاد بدهد اما این تنها حس نویسنده در این مقطع زمانی نیست. احساس خشم، وحشت، ترس، زجر، درماندگی و اشتیاق ناگزیر به مرگ نیز از دیگر احساسات نویسنده در این دوران هستند. در این دوران نویسنده برای زنده ماندن جان میکند.
http://www.beytoote.com/