از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

خودکشی زنان در ایران اسلامی: رتبه سوم جهان

شاید در میان مشکلات ریز و درشت اجتماعی در ایران، مثل اعتیاد و فحشا و طلاق، خودکشی رقم چندان چشمگیری نداشته باشد اما این معضل وجود دارد و آمار خودکشی در بین زنان و جوانان ایران رو به افزایش است.
ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش می‌یابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبه‌های اول و دوم را در این زمینه کشورهای چین و هندوستان دارند. در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی می‌میرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست می‌دهد.
بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی ایران نیست اما بررسی آمار خودکشی در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که این آمار رو به افزایش است.
طبق تحقیقات انجام‌شده، زنان بیش از سه برابر مردان اقدام به از بین‌بردن خود می‌کنند، هرچند مرگ در اثر این اقدام در میان مردان بیشتر از زنان است. به عبارت دیگر، گرچه مردان کمتر از زنان دست به خودکشی می‌زنند، اما خودکشی واقعی بین آنان سه برابر زنان است.
کارشناسان، افسردگی را به عنوان عامل اصلی خودکشی معرفی می‌کنند اما در بعضی از استان‌های ایران، اختلافات خانوادگی ممهم‌ترین عامل بیان می‌شود. این تحقیقات هم‌چنین بیانگر افزایش خودکشی در میان جوانان است.
تحقیقی که در سال ۱۳۸۳ در بین ۴۵۰ هزار دانشجو انجام گرفته، نشان می‌دهد که ۱۰درصد از پسران و ۷درصد از دختران انگیزه خودکشی داشته‌اند. آمار خودکشی در میان دانشجویان نیز رو به افزایش است. 
بررسی‌های استانی نشان می‌دهد که استان ایلام بالاترین آمار خودکشی و استان سمنان پایین‌ترین شاخص خودکشی "موفق" را به خود اختصاص داده‌اند.
در مورد خودکشی زنان در گزارش ملی خشونت علیه زنان که توسط نهاد ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، آمده‌است که آمار خودکشی زنان دراستان‌های کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان بسیار بالاتر از میزان کشوری آن است. 
در حالی که رقم خودکشی زنان در استان‌هایی مثل تهران و سیستان و بلوچستان به زیر ۱۰درصد می‌رسد، اما در سه استان یادشده این رقم به ۳۶ تا ۳۸ درصد می‌رسد. بعد از سه استان‌ کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان، بوشهر و خوزستان بالاترین رقم خودکشی زنان را به خود اختصاص داده‌اند.
طبق بررسی‌های انجام‌شده، هم‌اکنون در ایران، خودسوزی یکی از شایع‌ترین روش‌های خودکشی زنان است.
پروین بختیارنژاد، نویسنده کتاب "زنان خودسوخته" که در سال ۱۳۸۲ در تهران منتشر شد، در مورد آمار خودسوزی زنان در استان‌های مختلف ایران چنین می‌گوید: «در حال حاضر استان ایلام که از قبل هم بیشترین آمار را به خودش اختصاص می‌داده، ایلام، لرستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه اینها آمار زیادی را داشتند.
ولی این به این معنا نیست که کردستان و بخش ترکمن‌نشین استان گلستان، استان اردبیل، آذربایجان شرقی، کرمان، بوشهر، استان فارس اینها خودسوزی‌هایشان آنقدر اندک هست که قابل لحاظ نیست در آمارهای ما. نه ولیکن تا آنجایی که من اطلاع دارم و به بعضی از استانها در خصوص همین مسئله سفر کردم، استان ایلام و لرستان و استان خوزستان مطرح می‌شود که بیشترین آمار را این استانها دارند». 
در مورد علت بالا بودن میزان خودکشی در استان‌های یادشده، بختیارنژاد معتقد است که بالارفتن سطح آگاهی زنان و اطلاع از این که چه حقوقی از آنان سلب شده‌است نقش بازی می‌کند. در مقابل عدم توانایی آنان برای تغییر وضع موجود باعث می‌شود که این زنان احساس کنند به بن‌بست رسیده‌اند و توانایی هیچ کاری را ندارند و به همین دلیل دست به خودکشی می‌زنند: 
«زنانی را من در بعضی از استان‌ها مثلا استان ایلام دیدم که اینها در واقع چادرنشین بودند و زیر چادر زندگی می‌کردند، ولی از طریق همان رادیو و از طریق همان معلم ده اینها پیشرفت‌ها و تغییر و تحولاتی که در کلان شهرها اتفاق افتاده است را آرام آرام دارند کسب می‌کنند و می‌گیرند و این پرسش برایشان پیش می‌آید که ما چرا نمی‌توانیم مسایل حقوقی خودمان را مطرح بکنیم. ما چرا حقوق‌مان در خانواده و در اجتماع نباید رعایت بشود. و نتیجه‌ی این آگاهی، متاسفانه آنقدر مقاومت در مقابلش زیاد هست و ناتوانی این زنان در مقابل این هنجارهای بسیار سخت و این قواعدی که به‌هیچ وجه نمی‌توانند آنها تغییرش بدهند، متاسفانه بجای تغییر محیط خودشان دست به‌خودآزاری و خودسوزی می‌زنند، یعنی در واقع زندگی برایشان غیرقابل تحمل می‌شود».
به اعتقاد بختیارنژاد موانع قانونی بر سر راه زنان برای حل مشکلاتشان یکی دیگر از علل روی‌آوری آنان به خودکشی است: 
«زمانی که زنان نمی‌توانند مشکلات حقوقی خودشان را حداقل از طریق قانون حل بکنند و همین‌طور خانواده و فرهنگ آن جامعه بهیچ‌وجه پذیرای آن نیست که اگر زنی نتوانست با همسرش زندگی بکند، با کسب حقوق قانونی خودش بتواند در کنار خانواده‌ی پدری خودش زندگی بکند، آنها راهی جز این مسئله ندارند. راهی ندارند و متاسفانه دچار جنون‌های مقطعی می‌شوند و دست به خودسوزی می‌زنند».
این روزنامه‌نگار و پژوهشگر همچنین به جنگ ایران و عراق اشاره می‌کند و می‌گوید استان‌هایی که آمار بالای خودکشی را دارند اکثرا استان‌های مرزی بوده و مناطقی هستند که ۸ سال درگیر جنگ بوده‌اند. به عقیده بختیارنژاد افسردگی‌های بعد از جنگ می‌تواند یکی دیگر از علل روی‌آوری اهالی این مناطق به خودکشی باشد.
اما چرا این زنان به بن‌بست رسیده، دردناک‌ترین راه یعنی خودسوزی را برای خودکشی انتخاب می‌کنند؟
برخی از روانشناسان معتقدند که این نوع مرگ در پس خود یک اعتراض نهفته دارد و در حقیقت بر خلاف روش‌های دیگر خودکشی مثل استفاده از قرص یا حلق‌آویز کردن که آرام و در خفا و بی‌سرو صداست، خودسوزی یک فریاد بلند در اعتراض به وضع موجود است.
پروین بختیارنژاد می‌گوید، دقیقا معلوم نیست چرا این زنان خودسوزی را انتخاب می‌کنند اما این روش می‌تواند اکتسابی باشد: «نزدیک به سه‌ دهه هست که این مسئله‌ی خودسوزی در بسیاری از این استان‌های دورافتاده انجام شده و به صورت اکتسابی ازهم یاد می‌گیرند و متاسفانه آنقدر فضای فرهنگی هم بسته است که در واقع آنها چاره‌ای جز از بین‌بردن خودشان ندارند و آنقدر فشار روحی و روانی برآنها شدید است که از سخت‌ترین و خشن‌ترین شیوه استفاده می‌کنند».
اما بعضی از این اقدام به خودکشی‌ها منجر به مرگ نمی‌شود. به گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام زنانی که اقدام به خودسوزی می‌کنند ولی زنده می‌مانند به دلیل نابهنجاری شکل ظاهریشان، بسیار نیازمند مراقبت و هم‌دردی هستند. این نیاز به رسیدگی در مورد همه افرادی که خودکشی ناموفق داشته‌اند صدق می‌کند اما متاسفانه هیچ مرکزی برای ادامه درمان جسمی و روحی این افراد وجود ندارد: 
«هیچ نهادی نیست که از اینها حمایت بکند. اگر خانواده‌ی پدر و مادر و خانواده‌ی خودشان از سر ترحم بتوانند آنها را مورد حمایت قرار بدهند که آنها مورد حمایت قرار می‌گیرند، وگرنه کاملا از جامعه و خانواده طرد می‌شوند و یک افق بسیار مبهم و دردناکی را در واقع اینها در پیش روی دارند و هیچ نهادی نیست که از این زنان حمایت بکند و آنها را چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی مورد حمایت قرار بدهد و اصلا آنها را در زیرمجموعه‌ی یک نهاد یا موسسه‌ای جمع‌آوری بکند تا بتوانند اینها به زندگی‌شان ادامه بدهند، علی‌رغم همه این مشکلاتی که بعد از خودسوزی برای اینها اتفاق افتاده است».
همچنین گزارش‌هایی وجود دارد که نشان از روی‌آوری زنان زنده مانده از خودکشی به سوی اعتیاد و فحشا دارد، چرا که اکثر این افراد پس از اقدام به خودکشی از سوی خانواده خود نیز طرد می‌شوند.

حکم خودکشی چیست؟

"خودکشی به هر نحو، حرام و از گناهان کبیره است، و از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: هر کس عمداً خودکشی کند همیشه در آتش جهنم خواهد بود"

اگر شخصی به گونه ای خود را در معرض کشتن قرار دهد که امکان اجتناب از آن نباشد -مثل این که خود را جلوی اتومبیلی که با سرعت در حرکت است، پرتاب کند- به گونه ای که خودکشی محسوب شود، دیه ای ندارد. ولی اگر از جایی که احتمال کشته شدن در آن وجود دارد، عبور کند و توسط عاملی مانند اتومبیل کشته شود، به گونه ای که عرفاً خودکشی محسوب نشود و کشتن وی از دیدگاه عرف به عامل مزبور مثلاً راننده استناد داده شود، دیه دارد.حضرت آیة الله هادوی تهرانی (مد ظله العالی)

در این مقاله از احکام قضایی دو سوال را انتخاب کرده و برای شما عزیزان مطرح می کنیم:

سوال: حکم دیه شخصی که خود را در معرض کشتن قرار دهد، چیست؟ در صورتی که وی قصد خودکشی نداشته باشد چطور؟

پاسخ های دریافتی از دفاتر مراجع عظام به این شرح است:
دفتر حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):

باید کسی که مرتکب قتل شده در مراجع صالحه اثبات کند که مقصر در قتل نبوده و این موضوع نیاز به حکم قضایی دارد.


دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

کسی که خود را در معرض خطر قرار می دهد به دلالت التزامی نوعی قصد خودکشی دارد. دیه او بر کسی نیست مگر اینکه رانندگان اتومبیل های عبوری قدرت کنترل خود در برابر او را داشته باشند.


دفتر حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

عمل مذکور با فرض احتمال عقلائی خطر، حرام است و در صورت اقدام به این عمل اگر کشته شدن او بدون تعمّد راننده یا تیر انداز باشد. بطوریکه اتفاقی و غیر مستند به آنها باشد دیه ندارد.


پاسخ حضرت آیة الله هادوی تهرانی (مد ظله العالی):

اگر شخصی به گونه ای خود را در معرض کشتن قرار دهد که امکان اجتناب از آن نباشد -مثل این که خود را جلوی اتومبیلی که با سرعت در حرکت است، پرتاب کند- به گونه ای که خودکشی محسوب شود، دیه ای ندارد. ولی اگر از جایی که احتمال کشته شدن در آن وجود دارد، عبور کند و توسط عاملی مانند اتومبیل کشته شود، به گونه ای که عرفاً خودکشی محسوب نشود و کشتن وی از دیدگاه عرف به عامل مزبور مثلاً راننده استناد داده شود، دیه دارد.

سوال: فردی که برای تهدید، اقدام به خودکشی می کند و قصدش مرگ نیست، آیا این نیز قضا و قدر الهی است یا نه؟ جایگاه این فرد در عالم اخروی چگونه است؟

برای روشن شدن موضوع نخست، باید با معانی کلمات "قضا" و "قدر" و "تقدیر" و "قضای الهی" آشنا شد، آن گاه به تحلیل مسئله قضا و قدر پرداخت. قدر به معنای اندازه و تقدیر به معنای اندازه گیری است و قضا به معنای یکسره کردن و به انجام رساندن است. تقدیر الهی به این معنا است که خداوند متعال برای هر پدیده ای، حدود خاصی را قرار داده است که تحت تأثیر عواملی تحقق می یابد. منظور از قضای الهی، آن است که پس از فراهم شدن مقدمات و شرایط ایجاد یک پدیده، خداوند، آن را به مرحله نهایی می رساند. اما در مورد افعال انسان ها، باید دانست که تقدیر الهی، فعل انسان را با تمام خصوصیات آن در برمی گیرد و اختیاری بودن فعل انسان، یکی از این خصوصیات است.

پس، تقدیر خداوند در مورد اعمال انسان ها به این معنا است که شخص، با شرایط معینی و با بهره گیری از اختیار خویش، و نه به طور جبری، به عمل خویش اقدام می کند. در این صورت، در مسئله خودکشی، با توجه به این که اختیار انسان نیز در تقدیر الهی لحاظ شده است، این مسئله هیچ تناقضی با قضا و قدر الهی ندارد. اما در مورد جایگاه اخروی این فرد، باید گفت که بستگی به نوع عمل او دارد؛ یعنی اگر عمل او طوری است که عادتاً به مرگ منجر می شود، حکم عمل او خودکشی است و با توجه به روایات، عذاب دردناکی خواهد داشت، اما اگر عمل او عادتاً به مرگ منجر نمی شود، عذاب اخروی او همانند نوع اول نیست و دارای تخفیف خواهد بود.


حکم خود کشی:

"خودکشی به هر نحو، حرام و از گناهان کبیره است، و از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: هر کس عمداً خودکشی کند همیشه در آتش جهنم خواهد بود". (من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 95؛ الکافی، ج 7، ص 45)

و از امام باقر (علیه السلام) روایت شده: "شخص مۆمن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی ممکن است بمیرد ولی خودکشی نخواهد کرد" (الکافی، ج 3، ص 112)

پس، اگر کسی به هر انگیزه ای خودکشی کند گناه بزرگی انجام داده و در عالم آخرت گرفتار عذاب دردناک خواهد شد.

همه موارد و همه امور، تحت تدبیر قضا و قدر الهی است و منافاتی با اراده انسان ندارد؛ یعنی چه موردی که انسان قصد جدی برای خود کشی داشته باشد و چه موردی که انسان قصد جدی نداشته باشد، همه قضا و قدر الهی است، اما تبعات و گرفتاری و عذاب اخروی این دو فرق دارد؛ چون تبعات اخروی عمل، بستگی به میزان وابستگی عمل به انسان دارد. جایی که قصد، جدی نباشد و عمل هم عادتاً منجر به مرگ نشود، وابستگی عمل به انسان کمتر است، لذا تبعات آن کمتر است
حکم کسی که به قصد تهدید، اقدام به خودکشی می کند و قصدش مرگ نیست:

در این مورد باید بگوییم: اولاً: تظاهر به خودکشی (حتی اگر منجر به مرگ هم نشود)، تظاهر به گناه، تشبه به اهل معاصی و نوعی بی اعتنایی به دستورات خداوند است. ثانیاً: اگر اقدام او منجر به مرگ گردد، در این جا، عملی که به عنوان تهدید انجام می دهد، اگر عادتاً منتهی به مرگ می شود؛ مثل این که کسی خود را از طبقه چهارم ساختمان به پایین پرتاب کند، در این صورت اگر چه قصد خودکشی نداشته باشد، ولی انجام فعلی که منتهی به مرگ می شود، خودکشی محسوب می شود و حکمش همان حکم خودکشی است.

اما اگر آن عملی که به قصد تهدید انجام می دهد، عادتاً منتهی به مرگ نمی شود، در این صورت اگر تصادفاً منجر به مرگ شد و حقیقتاً قصد خودکشی نداشته است، این فرد هر چند از نظر تظاهر به خودکشی به دستورات خداوند بی اعتنایی نموده است، ولی گرفتاری و عذاب اخروی او مانند صورت اول نیست و نمی توان حکم خودکشی را به او نسبت داد و از این جهت، در عذاب او تخفیفی وجود دارد؛ چون هم حقیقتاً قصد خودکشی نداشته و هم عمل او عادتاً منتهی به مرگ نمی شد.

اما در مورد موضوع سوال که آیا اقدام به خودکشی برای تهدید هم بر طبق قضا و قدر الهی است؟ همه موارد و همه امور، تحت تدبیر قضا و قدر الهی است و منافاتی با اراده انسان ندارد؛ یعنی چه موردی که انسان قصد جدی برای خود کشی داشته باشد و چه موردی که انسان قصد جدی نداشته باشد، همه قضا و قدر الهی است، اما تبعات و گرفتاری و عذاب اخروی این دو فرق دارد؛ چون تبعات اخروی عمل، بستگی به میزان وابستگی عمل به انسان دارد. جایی که قصد، جدی نباشد و عمل هم عادتاً منجر به مرگ نشود، وابستگی عمل به انسان کمتر است، لذا تبعات آن کمتر است.


منابع:

سایت اسلام کوئیست

الکافی، ج 3

10 نویسنده معروفی که خودکشی کردند:

نام نویسنده/ سن هنگام مرگ/ آثار مهم/ دلیل خودکشی
1. ارنست همینگوی/ 62/ «پیرمرد و دریا»، «زنگها برای که به صدا درمی‌آید»
همینگوی به فشار خون و نارسایی کبد دچار بود. او در دومین اقدام به خودکشی با قرار دادن لوله تفنگ در دهانش به زندگی خود خاتمه داد.


2. ویرجینیا وولف/ 59 / «به سوی فانوس دریایی»، «خانم دالووی»، «اورلاندو»
وولف در یادداشتی برای همسرش نوشت: «مطمئن هستم دوباره دیوانه می‌شوم...و این بار حالم خوب نمی‌شود.» این نویسنده بزرگ دچار افسردگی شدید بود و صداهایی در سرش می‌شنید ، او 28 مارس سال 1942 با گذاشتن سنگ‌هایی در جیب کتش وارد رودخانه نزدیک خانه خود شد و به زندگی خود پایان داد.


3. انه سکستن/ 46/ «عشق بورز یا بمیر»
او دچار افسردگی شدید بود و با روشن گذاشتن اتوموبیل خود در پارکینگ در بسته خانه به زندگی خود خاتمه داد.



4. ریونوسوکه آکوتاگاوا/ 35/ «راشومون»
آکوتاگاوا دچار افسردگی، پارانویا و توهم بصری بود. او به دلیل مصرف بیش از حد قرص خواب‌آور درگذشت.


5. کارین بوی/ 41/ مجموعه شعر «ابرها»
ابتلا به افسردگی و خودکشی با قرص خواب.


6. جان بری‌من/ 58/ مجموعه شعر «77 آواز رویایی»
ناپایداری احساسی موجب شد از روی پل واشنگتن اونیو پایین بپرد و به زندگی خود خاتمه دهد.


7. ریچارد براتیگان/ 49/ «صید ماهی قزل‌آلا در آمریکا»
دچار افسردگی و اسکیزوفرنی بود. با شلیک گلوله به زندگی خود خاتمه داد.


8. هانتر اس.تامپسن/ 68/ «ترس و نفرت در لاس‌وگاس»
بیماری‌های مختلف که منتهی به خودکشی با شلیک گلوله به مغز شد.


9. یرزی کوزینسکی/ 57/ «حضور»، «پرواز را به خاطر بسپار»
خستگی ذهنی و بیماری‌های جسمی مختلف از جمله بیماری قلبی. دلیل مرگ او خفگی با قرار دادن پلاستیک دور سرش بود.


10. یوکیو میشیما/ 45/ «رنگ‌های ممنوع»، «صدای امواج»
او در جریان یک گروگان‌گیری خواستار بازگرداندن قدرت ژاپن به امپراتور این کشور بود. با پذیرفته نشدن این تقاضا او به شکل آئینی خودکشی کرد.


http://www.beytoote.com/