از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

بیکاری و افسردگی دلیل خودکشی نیست!

ناصر صالحی‌نسب، نماینده مردم دشت آزادگان و هویزه معتقد است بیکاری مهم‌ترین عامل خودکشی در مردان جوان است. بیشتر این افراد کسانی هستند که از بیکاری یا اعتیاد در رنج بوده و برخی نیز با وجود تأهل موفق به یافتن کار نشده‌اند. او درباره خودکشی‌های اخیر در مسجدسلیمان می‌گوید، اگرچه بیشتر شهرهای استان خوزستان جزو مناطق محروم کشور هستند، اما به علت آمار بیکاری بیشتر در مسجد سلیمان، اقدام به خودکشی‌ در این منطقه بیشتر است.‌ سال‌گذشته شنیدم بیش از ۱۹۰ مورد اقدام به خودکشی در مسجدسلیمان انجام شده که البته منجر به فوت این افراد نشده است.

مجتبی قبادی، ‌مدیرکل امور اجتماعی استانداری کرمانشاه اعتقاد دارد در بررسی‌های صورت گرفته در استان مشخص شده افراد دارای تحصیلات بالای دیپلم و نیز افراد بی‌سواد کمترین آمار خودکشی را دارند. آمار اقدام به خودکشی استان کرمانشاه در‌ سال ١٣٩١ را ٣٦٠٠ مورد، در ‌سال ١٣٩٢ ٢٦٠٠ مورد بوده و در ٩ ماهه ابتدای ‌سال‌جاری نیز نسبت به مدت مشابه‌ سال گذشته موارد اقدام به خودکشی استان حدود ٢‌درصد کاهش داشته است.

بسیاری از کارشناسان داخلی افسردگی را عامل خودکشی می‌دانند. به اعتقاد آنان هرچه که به افسردگی بینجامد می‌تواند عاملی برای خودکشی باشد. آنها می‌گویند، افسردگی یک تهدید جدی برای خودکشی است. افرادی که افسردگی دارند در اثر یأس و ناامیدی عمیقی که دارند، دچار توهمی می‌شوند که احساس می‌کنند بهترین راه برای فرار از این جهنم خودکشی است. فکر کردن به مرگ و خودکشی یکی از علایم خطرناک افسردگی است بنابراین اگر چنین صحبت‌ها یا رفتار‌هایی را مشاهده کردید آن را جدی بگیرید. این یک هشدار درباره فردی که به خودکشی می‌اندیشد نیست این یک التماس است التماسی برای کمک از جانب او!

اما به راستی بیکاری یا سطح سواد یا در نگاهی کلی‌تر افسردگی در میزان خودکشی تأثیر دارد؟ پاسخ خیر است. مطالعات بین‌المللی نشان داده از میان هر ١١ نفر، دست‌کم یک نفر به خودکشی می‌اندیشد. یک تیم تحقیقاتی بین‌المللی در شیکاگو اعلام کرده که جوانان، افراد مجرد، بانوان، قشر کم‌سواد یا بی‌سواد و بیماران روانی، صرفنظر از این‌که در کدام نقطه از کره‌زمین زندگی می‌کنند، بیشترین احتمال خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. نتیجه تحقیقات این گروه که از جمع‌آوری اطلاعات ٨٥‌هزار نفر در ١٧ کشور توسعه‌یافته و درحال توسعه سراسر جهان به‌دست آمده است، اطلاعات سودمندی را در اختیار آنان قرار داده، ازجمله این‌که ٩,٢‌درصد از این افراد به خودکشی می‌اندیشند و ٢.٧‌درصد به این کار مبادرت ورزیده‌اند.

رفتار و تفکرات کاملا مشابه سبب بروز دلایلی ثابت جهت اقدام به خودکشی میان ساکنان کشورهای مختلف جهان است. طبق تحقیقات انجام شده در سازمان نظارت بر سلامت جهانی، طی ٤٥‌سال گذشته میزان خودکشی ٦٠‌درصد افزایش یافته است. امروزه خودکشی، عمده‌ترین دلیل مرگ در افراد ١٥ تا ٤٤ساله است. تمایل به خودکشی بین نوجوانان و جوانان هر کشور به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است. در این گروه احتمال خودکشی در سنین ١٢ تا ١٥سالگی به اوج می‌رسد و فاصله زمانی بین اندیشیدن یک شخص به خودکشی و عملی کردن آن، بسیار کوتاه است. بحرانی‌ترین زمان برای مبادرت به خودکشی، یک‌سال پس از اولین‌باری است که فرد به فکر خودکشی می‌افتد، احتمال وقوع این حالت در کشورهای مختلف ٦٠‌درصد یا بیشتر است.

در تحقیقات فوق رایج‌ترین دلایل اقدام به خودکشی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتیجه نشان داده افراد بین ١٨ تا ٣٤سال، بانوان، افراد کم‌سواد، مجردها و اشخاصی که از اختلالات روانی رنج می‌برند، بیش از بقیه تمایل به خودکشی دارند. در این زمینه اختلافاتی نیز به چشم می‌خورد: «در کشورهایی مانند ایالات متحده که ساکنان آن از درآمدهای بالایی برخوردارند، اختلالات رفتاری ازجمله افسردگی، رایج‌ترین علل خودکشی را تشکیل می‌دهند. در مقابل در کشورهای کم‌درآمد، اضطراب، انگیزه‌های آنی و تجاوز عمده‌ترین دلایل خودکشی به‌شمار می‌روند.

اغلب مردم براین باورند که اقدام به خودکشی تنها میان افراد مبتلا به افسردگی رایج است، اما تحقیقات اخیر نشان داده، وجود اختلالات روانی دیگر نیز سبب افزایش احتمال خودکشی است. بررسی‌های به عمل آمده حاکی از این واقعیت است که هنگام مشابهت علل و عوامل اقدام به خودکشی در سراسر دنیا، تفکرات و رفتارهای متنوع در این ارتباط در ملیت‌های مختلف سراسر جهان به چشم می‌خورد.

آمار نشان داده که ٣,١‌درصد از مردم کشور چین تمایل به خودکشی دارند، درحالی‌که این رقم در کشور نیوزیلند به ١٥.٩‌درصد می‌رسد. محققان این اختلاف فاحش را به اختلاف فرهنگی و تفاوت دیدگاه‌های ملل مختلف نسبت می‌دهند. نتایج تحقیقات ارایه شده توسط سازمان نظارت بر سلامت روانی جهان، با استناد بر مصاحبه‌های حضوری با افراد انجام پذیرفته است. نیجریه، آفریقای‌جنوبی، کلمبیا، مکزیک، ایالات متحده آمریکا، ژاپن، بلژیک، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، اسپانیا، اوکراین، اسراییل و لبنان ازجمله کشورهایی هستند که تحقیقات اخیر در آنها انجام شده است.
منبع: روزنامه شهروند

روایت تلخ خودکشی دختری با قرص برنج

عمه جوان که برادرزاده ١٤ساله‌اش را به خودکشی با قرص برنج ترغیب کرده بود، به اتهام کودک‌آزاری روانه زندان شد. این درحالی است که خود او هم قرص برنج را خورده بود تا مرگی تراژیک را در کنار دختر برادرش رقم بزند، اما به طرز معجزه‌آسایی زنده ماند و پرده از راز تصمیم مرگبارشان برداشت.

خودکشی ٢ نفره
چند ماه پیش بود که یک زن ٢٨ساله و دختر ١٤ساله به دلیل مسمومیت به بیمارستان لقمان تهران منتقل شدند. علایم مسمومیت نشان می‌داد هر دوی آنها که با یکدیگر نسبت فامیلی دارند، قرص برنج مصرف کرده‌اند. عملیات پزشکی برای زنده نگه‌داشتن آنها آغاز شد. این درحالی بود که پزشکان می‌دانستند خوردن قرص برنج به احتمال زیاد مرگ را رقم خواهد زد. ارگان‌های بدنشان یکی پس از دیگری از کار می‌افتاد و هر ٢ در حالت هوشیاری شاهد مرگ اعضای بدن‌شان بودند تا این‌که دختر ٢٨ساله به مداوای پزشکان واکنش مثبت نشان داد اما دخترک ١٤ساله بعد از چند ساعت با مرگی دردناک روی تخت بیمارستان جان سپرد.

ترغیب به خودکشی جرم است
مرگ مشکوک این دختربچه کافی بود تا قاضی کشیک دادسرای جنایی تهران در جریان ماجرا قرار گیرد. تا این‌که با شکایت خانواده این دختر ١٤ساله، راز مرگ او برملا شد. این پدر و مادر نگران به قاضی سپیدنامه بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران گفتند: «ساناز با خواهرم که مجرد است و در خانه پدری‌ام زندگی می‌کند رابطه نزدیکی داشت. چند روز پیش از این حادثه، ساناز به آن‌جا رفت تا در خانه آنها بماند. اما چند روز نگذشته بود که خواهرم و ساناز را به دلیل مسمومیت با قرص برنج به بیمارستان بردند. تلاش پزشکان بی‌فایده بود و دخترم جان سپرد اما خواهرم زنده ماند.» با ادعای این پدر و مادر داغدار، به دستور قاضی سپیدنامه، عمه جوان بازداشت شد.

او که خودش طراح اصلی این سناریوی مرگبار بود به بازپرس پرونده گفت: «از مدتی پیش به دلیل اختلاف با خانواده‌ام دچار افسردگی شدم. آنها مدام من را محدود می‌کردند و برای مسائل اخلاقی و حتی حجابم من را تحقیر می‌کردند. به همین خاطر به فکر خودکشی افتادم. جرأت این کار را نداشتم، وقتی ساناز به خانه‌مان آمد حس کردم او هم دل خوشی از زندگی ندارد. فرصت خوبی بود تا او را هم به خودکشی ترغیب کنم، حس می‌کردم اگر یک نفر دیگر در آن لحظات با من همراه باشد جرأت بیشتری برای انجام این کار خواهم داشت. به همین خاطر او را راضی کردم تا همراه با من به مرگ خودخواسته تن بدهد.»

مرگ دردناک با قرص ارزان
این عمه متهم، در رابطه با نحوه انتخاب خودکشی‌شان به قاضی سپیدنامه گفت: «با ساناز به عطاری رفتیم و یک بسته ١٠ تایی قرص برنج خریدیم. به خانه که برگشتیم هنوز تردید داشتیم، وحشت از مرگ وجودمان را گرفته بود. جرأت نداشتم بگویم پشیمان شده‌ام. با یکدیگر قرص را خوردیم.

چند دقیقه بعد، درد همه وجودمان را فرا گرفت. من چند بار استفراغ کردم و شاید همین موضوع باعث شد تا بیشتر سم از بدنم خارج شود. اما ساناز درد می‌کشید، هرگز تصور نمی‌کردیم خودکشی با قرص برنج تا این حد دردناک باشد. تشنه‌مان شده بود اما نمی‌توانستیم حتی یک قطره آب بخوریم، تا این‌که کم‌کم از درد فریاد می‌کشیدیم. مادرم به سراغمان آمد، با حال بدی که داشتم ماجرا را برایش تعریف کردم. بلافاصله با آمبولانس به بیمارستان لقمان منتقل شدیم. در بیمارستان حالمان بدتر شد و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردیم. حس می‌کردم تک‌تک اعضای بدنم از کار می‌ایستد. پزشکان امیدشان را به نجاتمان از دست داده بودند و من هر لحظه به کابوس مرگ نزدیک می‌شدم. چند دقیقه بعد ساناز در کنارم جان سپرد. می‌دانستم که کارم تمام است، پشیمان شده بودم اما هیچ راهی نداشتم. تا این‌که بیهوش شدم اما چند ساعت بعد وقتی به هوش آمدم در کمال ناباوری متوجه شدم زنده مانده‌ام.» با اعترافات این عمه جوان، بازپرس پرونده قرار مجرمیت او را به جرم کودک‌آزاری دخترک صغیر صادر کرد.
منبع: روزنامه شهروند

روزانه بیش از 11 نفر در کشور خودکشی می کنند

زمانی در خفا، خلوت و به دور از چشم دیگران انجام می‌گرفت، حالا دیگر در حال کشیده شدن به محیط‌های عمومی است. آخرین مورد عمومی‌اش توسط منوچهر در روز بازدید رئیس جمهور از وزارتخانه ای صورت گرفت، پیش‌تر دختر ۱۶ ساله ای در پل مدیریت کار منوچهر را انجام داده بود، ۱۹ روز قبل از دختر جوان، ابراهیم که شغل دست‌فروشی داشت در ایستگاه مترو، کاری که بعدها دختر جوان و منوچهر دست به انجامش زدند را انجام داده بود.

سه خودکشی در محیط عمومی به فاصله یک ماه، آخر سال گذشته اتفاق افتاد، شاید عده ای بگویند همان‌گونه که باید چشمانتان را روی کرسنت و توافق‌نامه ژنو ببندید، بر روی این مسئله نیز ببندید و مانند صدا و سیما که تاکنون به این معضل اجتماعی نپرداخته، شما هم نپردازید اما، تاکنون چشمانمان را بسته‌ایم که آخرین آمارها نشان می‌دهد که فقط در ۹ ماه ابتدایی سال گذشته رشد ۱۴ درصدی داشته است. 

خودکشی رومئو و ژولیت ایرانی در یاسوج، خودکشی مادر بعد از قتل کودک یک و نیم ساله، زن جوان پس از قتل پسر هفت ساله‌اش دست به خودکشی زد (۱۱ فروردین امسال)، تعداد زیادی از این دست خبرها، روزانه صفحات حوادث روزنامه‌ها را پر می‌کنند و ﻫﺮ روز از ﮔﻮﺷﻪ و ﮐﻨﺎر این ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﭘﻬﻨﺎور ﺧﺒﺮ ﻫﺎﯾﻰ ﻣﺒﻨﻰ ﺑﺮ ﺧﻮدﺳﻮزى زﻧﺎن، ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﻣﺮدان، ﺳﻘﻮط از ﺑﺮج و ﺑﻠﻨﺪى و ... ﻣﻨﺘﺸﺮ می شود.

ﻣﺮدى ﺑﺮ اﺛﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎج زﻧﺪﮔﻰ، دﺧﺘﺮى ﺑﺮ اﺛﺮ ﺗﺠﺎوز، ﭘﺴﺮى در اﺛﺮ ﺷﮑﺴﺖ در ﺗﺤﺼﯿﻞ و ﻗﺒﻮل ﻧﺸﺪن در داﻧﺸﮕﺎه، دﺧﺘﺮى در اﺛﺮ آﻟﻮده ﺷﺪن ﺑﻪ اﯾﺪز، و دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮى در اﺛﺮ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ و ... ﺧﻮدﮐﺸﻰ می کنند. مسئولین و مردم اما، این اتفاقات را مانند داستانی اکشن می خوانند بی آنکه حساسیتی در این مورد داشته باشند.

آمارها نشان می‌دهد در نه ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند، بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال گذشته ۳۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند، از میان این افراد ۹۸۲ تن را زنان و ۲۱۴۳ تن را مردان تشکیل می‌دهند. بر همین اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نیز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند. 
در سال ۹۱، از کل مرگ‌های مشکوک به خودکشی در کشور، بیشترین موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ثبت شده است که ۲۸.۲ درصد از کل موارد خودکشی این سال‌ها را در برمی‌گیرد و پس از آن گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال با ۲۲.۲ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال با ۱۷.۶ درصد، بالای ۵۰ سال با ۱۲.۹ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال با ۱۱.۱ درصد و زیر ۱۸ سال با ۷.۹ درصد به ترتیب بیشترین موارد خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند.

ایران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮر ﻫﺎى دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از اراﺋﻪ دﻫﻨﺪﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ ۴۸ و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ ۵۸ را دارد. اﻣﺎ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ آﻣﺎرﻫﺎى اراﺋﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﮐﺸﻰ در اﯾﺮان را ﺳﻪ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮاى زﻧﺎن و ﯾﮏ در ۱۰۰ﻫﺰار ﺑﺮاى ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن ﻣﻰ دﻫﺪ ﺷﻮاﻫﺪ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﯾﻦ آﻣﺎرﻫﺎ را ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻤﻰ داﻧﺪ.

میزان خودکشی در سال ۱۳۶۳ برابر ۳/۱ در صد هزار نفر بود، در اوایل انقلاب هم میزان خودکشی بسیار کم بود، اکنون آمارهایى وجود دارد که حاکى از آنکه سالیانه ۵ تا ۷ هزار نفر از طریق خودکشى جان خود را می‌گیرند که نیمى از آن‌ها در شهرهاى بزرگ، یک چهارم در شهرها کوچک و متوسط و بقیه در روستاها انفاق می‌افتد.

در ایران مطالعه‌ی دقیقى در مورد خودکشى صورت نگرفته است زیرا آمار پزشکى قانونى گویا نیست و بسیاری از افراد خودکشى افراد خانواده‌ی خود را ننگ و بى آبرویى تلقى کرده و از افشاى آن خودداری می‌کنند. 

دکتر قرایى مقدم معتقد است که نگاه سنتى خانواده‌ها به مسئله خودکشى که در کشور ما وجود دارد موجب گردیده است تا به آمار دقیق و صحیح دسترسى نداشته باشیم زیرا در بسیارى از شهرها خودکشى هر یک از افراد خانواده موجب بى حیثتى و بى آبرویى خانواده می‌شود همین دلیل به مخفى کردن نوع مرگ می‌انجامد.
خودکشی در ایران علت های مختلفی دارد، از علل خودکشی در ایران می توان به :

۱. اختلافات زناشویى، عشق و تمایلات شدید عاطفى وعلل ناموسى 

۲. ناراحتى هاى روانى، شکست در عشق و اختلالات روانى و شخصیتى

۳. مشکلات ناشى از شکست هاى تحصیلى و استرس ها وفشار هاى روانى و روحى ناشى از آنها (فشارهاى عاطفى، فشار هاى تحصیلى مانند کنکور، نقایص جسمى و فیزیکى در نسل جوان) و احساس پوچى وبى هدفى و افسردگى

۴. فقر و تنگدستى، بیکارى، اخراج از کار و شرایط نامساعد اقتصادى 

۵. مسائل و معضلات زندگى شهرى و وضعیت نا به سامان زندگى

۶. ازهم پاشیدگى گروه هاى اجتماعى مانند خانواده، شغلى، خویشاوندى، دوستى و ...

۷. اعتیاد به مواد مخدر، الکل و داروهاى توهم زا 

۸. ضعیف شدن اعتقادات مذهبى

۹. عدم استقلال واجبار در پیروى از مقررات سنتى 

۱۰ . بر ملا شدن اسرار و حقایق خصوصى زندگى فرد. (علوم تربیتی، اصلاح و تربیت، بهمن ۱۳۹۰، سال دهم- شماره ۱۱) اشاره کرد.

باید بپذیریم گاهی برخی مواردی که از جانب سیستم حاکمیتی کشور بر افراد اتفاق می‌افتد باعث خودکشی آنان می‌شود، نمونه این مدعا فردی است که در وزارت نفت اقدام به خودسوزی کرد و تنها خواسته‌اش دیدار با یکی از مسئولین وزارتخانه بود، ابراهیم نیز که در ایستگاه متروی گلبرگ خودکشی کرد، به دلیل طرح جمع آوری دست فروشان از مترو و در نتیجه فشار آمده به وی خودکشی کرد. از نمونه دیگری که می‌توان به خودکشی دانش آموز شیرازی به دلیل اخراج از مدرسه به جرم بردن تلفن همراه به مدرسه اشاره کرد. 

بر اساس تحلیلى که سازمان بهداشت جهانى در مورد بیلان خودکشى از ایران ارائه داده، ایران جزو کشورهاى در بدو ورود به مرحله صنعتى شدن است که در جدا شدن و بریدن از سنت‌ها و بافت سنتى و در ورود به جهان صنعتى دچار دوگانگى و تضاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادی گردیده است. این دوران گذار به دلیل ایجاد تضادهاى شدید بین باورها و واقعیت‌ها، انگیزه خودکشى را در افراد زیاد کرده است و به همین دلیل آمار خودکشى در ایران بالا است!
دکتر عباس محمد اصل خودکشى را عملى تعمدى براى نابودى فرد می‌داند و آن را در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسى می‌کند. 

سطح کلان: از سویى ضعف هنجارها و درهم ریختگى ارزشى و از سوى دیگر فقدان حمایت‌های مدنى از فردیت رو به رشد شخص، موجب بروز خودکشى می‌شود.

سطح میانه : فقدان تناسب میان فردیت افراد با هنجارهاى اجتماعى و تضاد نمادهاى معرفتى الگوهاى جدید با ذهنیت و باورهاى افراد که به دلیل وجود مدیریت ناکار آمد در سطح جامعه به وجود می‌آید.

سطح خرد: مجموع این عوامل موجب بروز یک کنش اعتراضى می‌شود که فرد طى آن تلاش در آسیب رساندن به خود یا جامعه را دارد. 

در بررسی آمار تعداد افرادی که اقدام به خودکشی کرده و افراد فوت به ضعف در عملکرد پیشگیری و اقدامات حمایتی پی می‌بریم. نزدیک به نیمی از کسانی که اقدام به خودکشی می‌نمایند جان خود را از دست می‌دهند، این در حالی است که در برخی کشورها از هر ۸ -۲۰ نفر که اقدام به خودکشی می‌نمایند فقط یک نفر جان خود را از دست می‌دهد.

http://www.alef.ir