از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

به خودکشی فکر می کنید؟

زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد خودکشی می کنند و بیشتر آنها به دلیل مشکلاتی که در زندگی خانوادگی شان و نارضایتی ای که از زندگی مشترک دارند و سختی روند طلاق به دلایل مادی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر از زنان مجرد دست به خودکشی می زنند


شنیدن خبر خودکشی دردآور است و به جز درد برای اطرافیان، حس عذاب وجدان را هم همراه می آورد که چرا نتوانستند جلوی چنین عملی را بگیرند. چرا متوجه نشدند کسی که خودکشی کرده، در ذهنش چنین فکر داشته؟ چه درد یا مشکلی داشته و آنها می توانستند در حل آن سهمی داشته باشند و این سهم را ادا نکرده اند؟ 

هرچند همه بار این ناراحتی نمی تواند حقیقت داشته باشد اما مختصصان این حوزه می گویند از بیش از 90 درصد خودکشی ها می توان جلوگیری کرد به شرطی که همه ما در هر جایگاهی که هستیم با اولین علائم آن آشنا باشیم تا زنگ خطری مثل بیان اینکه خودکشی می کنم را جدی بگیریم. 

در این مطلب نگاهی انداخته ایم به کلیدی ترین اطلاعاتی که باید درباره آن داشته باشیم تا شاید قدمی در راه نجات جان یک انسان و جلوگیری از کابوس ده ها انسان دیگر برداریم. در ارائه این مطالب از صبحت های دکتر مهدی حسن زاده، متخصص روان پزشکی و فلوشیپ پیشگیری از خودکشی، استفاده کرده ایم.  


ریشه های خودکشی چیست؟ 
 
دلایل خودکشی در مشرق زمین با مغرب زمین به کلی متفاوت است. به طور مثال، در مشرق زمین و در ایران اولین اختلالی که باعث خودکشی می شود، اختلال سازشی است. یعنی اتفاقی در زندگی فرد می افتد و او چند ماهی استرس دارد و به دلیل فشار این استرس اقدام به خودکشی می کند. در صورتی که در مغرب زمین علت اصلی خودکشی افسردگی است که به نوعی بیماری جدی تری است. 
   
آمار خودکشی در زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد است 

 
زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد خودکشی می کنند و بیشتر آنها به دلیل مشکلاتی که در زندگی خانوادگی شان و نارضایتی ای که از زندگی مشترک دارند و سختی روند طلاق به دلایل مادی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر از زنان مجرد دست به خودکشی می زنند. 
   
آمار خودکشی در مردان مجرد بیشتر از مردان متاهل است 

 
خودکشی در مردان مجرد که کار ندارند بیشتر دیده می شود، اما فراموش نکنیم خودکشی تنها به یک دلیل انجام نمی شود و همیشه چندعاملی است و دلایل زیادی فرد را به سمت اقدام به این کار می برد اما اتفاقی مثل شکست مالی، عاطفی، تحصیلی، فقدان و... در نهایت باعث می شود فرد این کار را انجام بدهد و اشتباه است که ما فقط اتفاق آخر را ببینیم.  
  
از افسردگی تا خودکشی 

 
نتایج تحقیقات متعدد ثابت کرده که افسردگی ژن دارد و ژن آن مستقل از افسردگی است. ارنست همینگوی مثل پدرش خودکشی کرد یا بچه های شاه که 2 نفرشان خودکشی کردند. این قضیه مثل این می ماند که شما ژن دیابت را دارید و کم تحرک و چاق هم هستید شما در خطر 2 برابری نسبت به دیگران در این مورد قرار دارید اما درصد دقیقی در این باره نیست که ژن مهم تر است یا الگوبرداری! 
   
خبر خودکشی را انتشار ندهید 

 
فراموش نکنیم که خودکشی مسری است. به همین دلیل مهم است که چطور خبر خودکشی را منتشر کنیم تا دیگران تحریک به انجام آن نشوند و آن را به عنوان راه حلی برای بیرون رفتن از مشکلات نبینند.  
  
تهدید به خودکشی را جدی بگیریم 

 
وقتی شنیدیم کسی از خودکشی حرف می زند، نباید با این لحن که «برو بابا، شوخی نکن، تو عرضه این کار را نداری» و الفاظ مشابه، با او حرف بزنیم! وقتی کسی این حرف را می زند حتما به فکر فرو برویم و نزد مشاور برویم و موضوع را با او درمیان بگذاریم که فرزند من یا خانم من یا همسر من تهدید به خودکشی کرده و من چه باید بکنم؟! در مراحل بعدی خود فرد را هم باید نزد مشاور برد. خودکشی یک راه حل نیست و برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و این یک شعار نیست اما متاسفانه چون فردی که در فکر خودکشی است دچار دید تونلی می شود و نمی تواند این راه ها را ببیند، اما دید تونلی چیست؟ وقتی که بچه بودیم از توی یک لوله بیرون را نگاه می کردیم. دایره دیدمان خیلی کم و اطرافش تاریک بود. این دید را تونلی می گویند. اگر من این لوله را کنار بگذارم می بینم چقدر این دید وسیع است. افسردگی دید را تنگ و تاریک و فرد را نزدیک بین روانی می کند. به همین دلیل به افرادی که دچار این حالت می شوند می گویند به روان پزشک مراجعه کنند نه برای نصیحت شدن که برای کنار زدن این لوله!    


گاه جامعه شناس 
  
دکتر سیدحسن علم الهدایی - استاد دانشگاه فردوسی مشهد 

 
خودکشی، نوعی اختلال و آسیب چندبعدی رفتاری است که عوامل متعددی از جمله عوامل روانی- عاطفی مانند افسردگی، ناامیدی، بیکاری، اعتیاد، فقر، مشکل های اقتصادی، احساس گناه و حتی در برخی از جوامع مانند جوامع غربی، مشکل های سیاسی هم در بروز آن دخیل هستند. در واقع، رسیدن به بن بست فکری، روانی و انگیزشی انسان باعث ایجاد فکر خودکشی در او می شود و این مساله به قطع امید وی از آینده بر می گردد. 

روان شناسان معتقدند خودکشی با ضعف اعتماد به نفس و احساس پوچی در انسان مرتبط است. در این میان، امیان و اعتقاد به پروردگار می تواند در پیشگیری از خودکشی بسیار موثر باشد. این ایمان و اعتقاد، روح کمال و موثر بودن را در انسان می دمد و باعث می شود به این نتیجه برسد که برترین مخلوق آفرینش است که می تواند به بالاترین مقام ها برسد؛ تا جایی که در مقام جانشینی خدا در زمین باشد. در این صورت، فکر از بین بردن نفس هم کمتر به ذهن چنین انسانی خطور می کند. 
 
توکل به خداوند یعنی اعتماد و تکیه کردن به قادر مطلقی که همه اختیارات و امکانات در ید قدرت اوست و مهربان ترین مهربان ها نسبت به انسان هاست. به تعبیر قرآن کریم، هر کجا که باشیم، او با ماست و هرگاه که اراده کنیم، می توانیم او را بخوانیم و بدون هیچ تشریفات و تکلفی با خدای خود رابطه برقرار کنیم. باز هم به تعبیر قرآن، با یاد خدا دل ها آرام می گیرد. ناامیدی، یاس و احساس پوچی در آموزه های دینی ما به شدت مورد نکوهش قرار گرفته اند و امیدواری به رحمت خداوندی، در حالی بزرگ ترین عبادت است که ناامیدی از رحمت الهی در شمار شرک و کفر محسوب می شود. 

به اعتقاد یک مومن راستین، زندگی و خلقت دارای معنا و مفهوم است. خوبی و بدی، زشتی و زیبایی، شکست و موفقیت در زندگی از نظر انسان باایمان دارای معنا و مفهوم است که ما انسان ها باید این معانی را بفهمیم و بتوانیم آنها را تحلیل کنیم. واقعیت این است که انسان، بیهوده آفریده نشده است. انسان، دارای ظرفیت ها و قابلیت های بالای علمی، فکری، تلاش و صبر است که با ارتقای این ظرفیت ها می تواند به بالاترین قله های کمال و خوش بینی برسد. 

با این حساب، با نگاه به رویکرد خداشناسانه، رسیدن به بن بست برای انسان باایمان بی معناست و خودکشی هم به عنوان شوم ترین اقدام ها جایی در زندگی چنین انسانی ندارد. در اسلام و سایر ادیان توحیدی، دعاکردن با هر زبان و حالی به عنوان یک اکسیر مشکل گشا، توصیه شده است. بسیاری از جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی هم بر وجود احساس خوش بینی و معنی داری در زندگی برای پیشگیری از رسیدن به بن ست، تاکید زیادی دارند. 
 
برخی از روانکاوان با تاکید بر معنادرمانی و معنا داشتن تمام پدیده ها و حوادث تلخ و شیرین زندگی، این مطلب را دنبال می کنند. امیدواری هم مانند خوش بینی، نقش شگفت انگیز و تعیین کننده ای در زندگی ایفا می کند. اگر انسان به قول رایک فروم در کتاب انقلاب امید، امید خود را در زندگی از دست بدهد، به دروازه های جهنم قدم گذاشته است. در ادبیات خودمان هم مولانا می گوید: «کوی نومیدی مرو، امیدهاست/ سوی تاریکی مرو خورشیدهاست». 

به عبارت ساده تر، انگیزش، نگاه و تفکر مثبت در زندگی داشتن، می تواند انسان را به نتایج مثبتی برساند و او را از ناامیدی و عواقب ناشی از آن مانند خودکشی، دور کند. یک ضرب المثل انگلیسی هم در این زمینه می گوید کسی که فکر مثبتی دارد، به نتایج مثبتی هم می رسد. شرکت در فعالیت های اجتماعی و خیرخواهانه، فرایض دینی دسته جمعی، مسئولیت پذیری و احترام به دیگران و... باعث پیشگیری از ابتلا به افسردگی، انزوا و عواملی این چنین موثر برخودکشی می شود. در این میان، تقویت هوش عاطفی افراد هم برای شناخت جنبه های عاطفی و روانی توصیه شده است. 

منبع: هفته نامه سلامت

خودکشی زنان در ایران اسلامی: رتبه سوم جهان

شاید در میان مشکلات ریز و درشت اجتماعی در ایران، مثل اعتیاد و فحشا و طلاق، خودکشی رقم چندان چشمگیری نداشته باشد اما این معضل وجود دارد و آمار خودکشی در بین زنان و جوانان ایران رو به افزایش است.
ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش می‌یابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبه‌های اول و دوم را در این زمینه کشورهای چین و هندوستان دارند. در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی می‌میرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست می‌دهد.
بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی ایران نیست اما بررسی آمار خودکشی در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که این آمار رو به افزایش است.
طبق تحقیقات انجام‌شده، زنان بیش از سه برابر مردان اقدام به از بین‌بردن خود می‌کنند، هرچند مرگ در اثر این اقدام در میان مردان بیشتر از زنان است. به عبارت دیگر، گرچه مردان کمتر از زنان دست به خودکشی می‌زنند، اما خودکشی واقعی بین آنان سه برابر زنان است.
کارشناسان، افسردگی را به عنوان عامل اصلی خودکشی معرفی می‌کنند اما در بعضی از استان‌های ایران، اختلافات خانوادگی ممهم‌ترین عامل بیان می‌شود. این تحقیقات هم‌چنین بیانگر افزایش خودکشی در میان جوانان است.
تحقیقی که در سال ۱۳۸۳ در بین ۴۵۰ هزار دانشجو انجام گرفته، نشان می‌دهد که ۱۰درصد از پسران و ۷درصد از دختران انگیزه خودکشی داشته‌اند. آمار خودکشی در میان دانشجویان نیز رو به افزایش است. 
بررسی‌های استانی نشان می‌دهد که استان ایلام بالاترین آمار خودکشی و استان سمنان پایین‌ترین شاخص خودکشی "موفق" را به خود اختصاص داده‌اند.
در مورد خودکشی زنان در گزارش ملی خشونت علیه زنان که توسط نهاد ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، آمده‌است که آمار خودکشی زنان دراستان‌های کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان بسیار بالاتر از میزان کشوری آن است. 
در حالی که رقم خودکشی زنان در استان‌هایی مثل تهران و سیستان و بلوچستان به زیر ۱۰درصد می‌رسد، اما در سه استان یادشده این رقم به ۳۶ تا ۳۸ درصد می‌رسد. بعد از سه استان‌ کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان، بوشهر و خوزستان بالاترین رقم خودکشی زنان را به خود اختصاص داده‌اند.
طبق بررسی‌های انجام‌شده، هم‌اکنون در ایران، خودسوزی یکی از شایع‌ترین روش‌های خودکشی زنان است.
پروین بختیارنژاد، نویسنده کتاب "زنان خودسوخته" که در سال ۱۳۸۲ در تهران منتشر شد، در مورد آمار خودسوزی زنان در استان‌های مختلف ایران چنین می‌گوید: «در حال حاضر استان ایلام که از قبل هم بیشترین آمار را به خودش اختصاص می‌داده، ایلام، لرستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه اینها آمار زیادی را داشتند.
ولی این به این معنا نیست که کردستان و بخش ترکمن‌نشین استان گلستان، استان اردبیل، آذربایجان شرقی، کرمان، بوشهر، استان فارس اینها خودسوزی‌هایشان آنقدر اندک هست که قابل لحاظ نیست در آمارهای ما. نه ولیکن تا آنجایی که من اطلاع دارم و به بعضی از استانها در خصوص همین مسئله سفر کردم، استان ایلام و لرستان و استان خوزستان مطرح می‌شود که بیشترین آمار را این استانها دارند». 
در مورد علت بالا بودن میزان خودکشی در استان‌های یادشده، بختیارنژاد معتقد است که بالارفتن سطح آگاهی زنان و اطلاع از این که چه حقوقی از آنان سلب شده‌است نقش بازی می‌کند. در مقابل عدم توانایی آنان برای تغییر وضع موجود باعث می‌شود که این زنان احساس کنند به بن‌بست رسیده‌اند و توانایی هیچ کاری را ندارند و به همین دلیل دست به خودکشی می‌زنند: 
«زنانی را من در بعضی از استان‌ها مثلا استان ایلام دیدم که اینها در واقع چادرنشین بودند و زیر چادر زندگی می‌کردند، ولی از طریق همان رادیو و از طریق همان معلم ده اینها پیشرفت‌ها و تغییر و تحولاتی که در کلان شهرها اتفاق افتاده است را آرام آرام دارند کسب می‌کنند و می‌گیرند و این پرسش برایشان پیش می‌آید که ما چرا نمی‌توانیم مسایل حقوقی خودمان را مطرح بکنیم. ما چرا حقوق‌مان در خانواده و در اجتماع نباید رعایت بشود. و نتیجه‌ی این آگاهی، متاسفانه آنقدر مقاومت در مقابلش زیاد هست و ناتوانی این زنان در مقابل این هنجارهای بسیار سخت و این قواعدی که به‌هیچ وجه نمی‌توانند آنها تغییرش بدهند، متاسفانه بجای تغییر محیط خودشان دست به‌خودآزاری و خودسوزی می‌زنند، یعنی در واقع زندگی برایشان غیرقابل تحمل می‌شود».
به اعتقاد بختیارنژاد موانع قانونی بر سر راه زنان برای حل مشکلاتشان یکی دیگر از علل روی‌آوری آنان به خودکشی است: 
«زمانی که زنان نمی‌توانند مشکلات حقوقی خودشان را حداقل از طریق قانون حل بکنند و همین‌طور خانواده و فرهنگ آن جامعه بهیچ‌وجه پذیرای آن نیست که اگر زنی نتوانست با همسرش زندگی بکند، با کسب حقوق قانونی خودش بتواند در کنار خانواده‌ی پدری خودش زندگی بکند، آنها راهی جز این مسئله ندارند. راهی ندارند و متاسفانه دچار جنون‌های مقطعی می‌شوند و دست به خودسوزی می‌زنند».
این روزنامه‌نگار و پژوهشگر همچنین به جنگ ایران و عراق اشاره می‌کند و می‌گوید استان‌هایی که آمار بالای خودکشی را دارند اکثرا استان‌های مرزی بوده و مناطقی هستند که ۸ سال درگیر جنگ بوده‌اند. به عقیده بختیارنژاد افسردگی‌های بعد از جنگ می‌تواند یکی دیگر از علل روی‌آوری اهالی این مناطق به خودکشی باشد.
اما چرا این زنان به بن‌بست رسیده، دردناک‌ترین راه یعنی خودسوزی را برای خودکشی انتخاب می‌کنند؟
برخی از روانشناسان معتقدند که این نوع مرگ در پس خود یک اعتراض نهفته دارد و در حقیقت بر خلاف روش‌های دیگر خودکشی مثل استفاده از قرص یا حلق‌آویز کردن که آرام و در خفا و بی‌سرو صداست، خودسوزی یک فریاد بلند در اعتراض به وضع موجود است.
پروین بختیارنژاد می‌گوید، دقیقا معلوم نیست چرا این زنان خودسوزی را انتخاب می‌کنند اما این روش می‌تواند اکتسابی باشد: «نزدیک به سه‌ دهه هست که این مسئله‌ی خودسوزی در بسیاری از این استان‌های دورافتاده انجام شده و به صورت اکتسابی ازهم یاد می‌گیرند و متاسفانه آنقدر فضای فرهنگی هم بسته است که در واقع آنها چاره‌ای جز از بین‌بردن خودشان ندارند و آنقدر فشار روحی و روانی برآنها شدید است که از سخت‌ترین و خشن‌ترین شیوه استفاده می‌کنند».
اما بعضی از این اقدام به خودکشی‌ها منجر به مرگ نمی‌شود. به گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام زنانی که اقدام به خودسوزی می‌کنند ولی زنده می‌مانند به دلیل نابهنجاری شکل ظاهریشان، بسیار نیازمند مراقبت و هم‌دردی هستند. این نیاز به رسیدگی در مورد همه افرادی که خودکشی ناموفق داشته‌اند صدق می‌کند اما متاسفانه هیچ مرکزی برای ادامه درمان جسمی و روحی این افراد وجود ندارد: 
«هیچ نهادی نیست که از اینها حمایت بکند. اگر خانواده‌ی پدر و مادر و خانواده‌ی خودشان از سر ترحم بتوانند آنها را مورد حمایت قرار بدهند که آنها مورد حمایت قرار می‌گیرند، وگرنه کاملا از جامعه و خانواده طرد می‌شوند و یک افق بسیار مبهم و دردناکی را در واقع اینها در پیش روی دارند و هیچ نهادی نیست که از این زنان حمایت بکند و آنها را چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی مورد حمایت قرار بدهد و اصلا آنها را در زیرمجموعه‌ی یک نهاد یا موسسه‌ای جمع‌آوری بکند تا بتوانند اینها به زندگی‌شان ادامه بدهند، علی‌رغم همه این مشکلاتی که بعد از خودسوزی برای اینها اتفاق افتاده است».
همچنین گزارش‌هایی وجود دارد که نشان از روی‌آوری زنان زنده مانده از خودکشی به سوی اعتیاد و فحشا دارد، چرا که اکثر این افراد پس از اقدام به خودکشی از سوی خانواده خود نیز طرد می‌شوند.

مقایسه آمار خودکشی در ایران با کشورهای دیگر

عده‌ای می‌گویند شرایط ایران از نظر خودکشی بحرانی است. فهرستی که این روزها مدام به انتهایش اسم اضافه می‌شود، انگار ایران را با بحران خودکشی مواجه کرده است. چقدر می‌توان این وضعیت پیش‌آمده را خطرناک دانست؟ اوایل اردیبهشت مردی ٣٥ساله با حضور در پارکینگ بیمارستان عرفان و پیوستن به همسرش که کارمند این بیمارستان بود، با شلیک گلوله‌، خودش و همسرش را کشت.

به گزارش شرق، اردیبهشت‌، مردی خود را زیر پل عابر پیاده واقع در خیابان میرداماد به ‌دار آویخت. دوم اردیبهشت‌، مردی درحالی‌که از درد به‌خودش می‌پیچید، راهی بیمارستان میلاد در تهران شد؛ اما وقتی شنید تا زمانی که ۳۰۰ هزار تومان به‌ حساب بیمارستان واریز نکند، پذیرش نخواهد شد، خودش را از طبقه سوم این بیمارستان به پایین پرت کرد.
 
اسفندماه سال ٩٤، جوان ٣٠ ساله‌ای پس از رفتن به طبقات بالایی پاساژ پایتخت در خیابان میرداماد، به خیابان پرید. با حضور نیروهای اورژانس در محل مشخص شد جوان ٣٠ساله به علت شدت جراحت‌ها جانش را از دست داده است. دو روز قبل جسد نیمه‌جان دختری ١٣ساله در اتوبان نیایش پیدا شد و پلیس اعلام کرد، دختر پس از جروبحث با مادرش از خانه خارج شده و خود را از پل نیایش به پایین پرت کرده است.
 
باید به این فهرست ناخوشایند، سه خودکشی دانش‌آموزی در سال ٩٤، خودسوزی کارگران، خودکشی شهروندان در مترو و... را نیز اضافه کرد. آیا همه اینها می‌تواند نشانه‌ای از بحران خودکشی در ایران باشد؟
 
خودکشی از منظر جامعه‌شناسان و رفتارشناسان اجتماعی هنگامی رخ می‌دهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شود. این نظارت به معنای زیر‌نظر‌بودن نیست بلکه احساسی است که فرد در جریان اجتماعی‌شدن به دست می‌آورد و آن حس‌مهم‌بودن و جلب توجه‌کردن از طرف جامعه است.
 
سیدحسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران، با اشاره به اینکه نرخ خودکشی در ایران پایین‌تر از کشورهای دیگر است، گفت: برخوردهای سلبی و قهری با این‌گونه موضوعات درست نیست. سیدحسن موسوی‌چلک افزود: قرص برنج یکی از روش‌های خودکشی است و آنچه باید مهم قلمداد شود، عواملی است که منجر می‌شود فرد اقدام به این کار کند و اگر قرص برنج نباشد، فرد روش دیگری را انتخاب می‌کند. وی تصریح کرد: نرخ خودکشی در ایران به نسبت کشورهای دیگر چندان بالا نیست؛ در ۱۵ سال اخیر نرخ خودکشی در ایران بین پنج، شش تا هفت در صد ‌هزار نفر بوده؛ ولی حتی یک مورد نیز می‌تواند برای ما آمار زیادی باشد.
 
موسوی‌چلک گفت: آمارهای رسمی در حوزه اقدام به خودکشی واقعی نیست؛ چراکه بسیاری موارد برای استفاده از دفترچه بیمه ثبت نمی‌شود؛ اما در نهایت باید گفت خودکشی معلولِ عوامل دیگری است که اگر مدیریت نشوند، شاهد سایر آسیب‌های اجتماعی نیز خواهیم بود. وی ادامه داد: بسیاری از افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند، از این اقدام پشیمان هستند و این ندامت نشان می‌دهد، بخش عمده این کار ناشی از جهل و ناتوانی و نبود شناخت منابع اجتماعی است و بخشی دیگر به این مسئله باز می‌گردد که باید به سواد اجتماعی برای زندگی در شرایط امروز بیش از هر زمان دیگری توجه شود. موسوی‌چلک آگاهی‌دادن به‌جای ممنوعیت را راهکاری مفید خواند و افزود: رویکرد سلبی مناسب نیست؛ موضوعات اجتماعی از جمله اقدام به خودکشی با این‌گونه برخوردهای قهری مدیریت نخواهد شد، زیرا ۳۷ سال این تجربه را در کشور داشته‌ام.
 
رئیس انجمن مددکاران ایران خاطرنشان کرد: ما باید مهارت گفت‌وگو را میان خودمان افزایش دهیم؛ خواسته‌ها را بیان کنیم و مشورت بگیریم. فراموش نکنیم اگر گفت‌وگو با آداب خود همراه باشد، بیشترین تأثیر را در پدیده‌هایی همچون خودکشی خواهد داشت».

 رضا رستمی، روان‌پزشک درباره آمار خودکشی در جهان می‌گوید: «آمار مرگ ناشی از خودکشی در دنیا ١٢ نفر در هر صد ‌هزار نفر است؛ اما در کشورهایی از جمله ایران، عربستان و برخی کشورهای حوزه مدیترانه شرقی به‌دلیل اعتقادات مذهبی مردم، اقدام به خودکشی و مرگ ناشی از آن بسیار کم‌تر از آمارهای جهانی است.

 عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جسمی، خانوادگی و... در اقدام به خودکشی نقش دارند. وی درباره نقش عوامل اجتماعی و خانوادگی در تصمیم به خودکشی؛ گفت: دراین‌باره می‌توان به اختلافات زناشویی، والدین و فرزند، تنش‌های میان فرزندان، فوت یکی از اعضای خانواده و... اشاره کرد. وی افزود: از عوامل اقتصادی نیز می‌توان به ازدست‌دادن شغل، ورشکستگی، فشارهای مالی و... اشاره کرد که هریک می‌تواند انگیزه اقدام به خودکشی را در افراد ایجاد کند.
 
ابتلا به برخی بیماری‌های جسمی و روحی طولانی‌مدت مانند سرطان، افسردگی مزمن و اسکیزوفرنی می‌تواند موجب خستگی و فرسودگی بیمار شود که در نهایت فرد به‌دلیل فشارهای روحی و مسائلی که به‌دلیل بیماری برای خانواده‌اش ایجاد می‌شود تصمیم به خودکشی بگیرد.

افراد باید دقت داشته باشند اگر شخصی در اختلافات خانوادگی، مشکلات مالی یا ابتلا به بیماری عنوان می‌کند که قصد خودکشی دارد باید توجه جدی شود و این گفته را مزاح و گذرا ندانند و با عنوان جملاتی از قبیل اینکه خودکشی جرئت می‌خواهد، هر کاری دوست‌ داری می‌توانی انجام دهی یا خودکشی کار هرکس نیست، فرد را تحریک نکنند.

وی افزود: زمانی که فردی می‌گوید قصد خودکشی دارد، باید علت مطرح‌کردن این جمله بررسی و ریشه‌یابی شود، زیرا گاهی این افراد به‌دلیل بی‌توجهی اطرافیان و جلب توجه آنها دست به چنین اقدامی می‌زنند.
 
رستمی درباره راهکاری‌های پیشگیری از اقدام به خودکشی در جامعه، گفت: در ابتدا باید توجه کرد خودکشی نباید در رسانه‌ها به‌گونه‌ای مطرح شود که موجب الگوبرداری سایر افراد جامعه به‌ویژه نوجوانان شود. همچنین جامعه نباید برای افرادی که خودکشی می‌کنند مراسم ختمی طبق آیین و سنت‌ها برگزار کنند، زیرا می‌تواند بیانگر برخی پیام‌های مناسب نباشد.

همچنین خانواده و مسئولان مدارس باید به افراد در معرض خطر توجه بیشتری کنند.
 
مطابق گفته موسوی‌چلک و براساس آمار انجمن پیشگیری از خودکشی ، خودکشی یکی از شایع‌ترین علل مرگ در دنیای امروز است. براساس گزارش‌های بین‌المللی، سالانه ۸۰۰‌ هزار نفر بر اثر خودکشی از بین می‌روند. این در حالی است که این آمار فقط مختص به خودکشی‌های منجر به مرگ است و در واقع ۲۰ برابر این رقم، خودکشی‌های ناموفق اتفاق می‌افتد؛ یعنی طبق آمارهای سازمان‌های جهانی، در هر ساعت ۱۹ نفر در جهان خودکشی می‌کنند و خودکشی، هشتمین دلیل مرگ‌و‌میر در دنیا محسوب می‌شود.

 ۷۵ درصد از خودکشی‌ها در کشورهایی با درآمد کم یا متوسط اتفاق می‌افتد و ۶۰ درصد از خودکشی‌های موفق دنیا در قاره آسیا انجام می‌شود. طبق آمار سالانه بیش از ۳۰‌ هزار نفر در آمریکا با خودکشی جان خود را از دست می‌دهند و ‌هزاران نفر نیز به‌دلیل خودکشی ناموفق در بخش اورژانس بیمارستان‌ها درمان می‌شوند.

 این رقم زمانی چشمگیر می‌شود که بدانیم آمار مرگِ ناشی از خودکشی در کشوری مانند آمریکا تقریبا دو برابر آمار کشته‌شدگان ناشی از ابتلا به ویروس ایدز است.
 
از مهم‌ترین عوامل خودکشی در آمریکا را افسردگی، مشکلات روحی-روانی و نیز مصرف مواد مخدر برشمرده‌اند.
 
میزان خودکشی در ایران همیشه در پرده‌ای از ابهام بوده و این نیز به‌دلیل سیاست‌های رسمی‌ است که اعلام آمار خودکشی را به صلاح نمی‌دانند. در واقع از سال ۱۳۹۲ که سازمان پزشکی قانونی کشور آماری از میزان خودکشی در وب‌سایت خود ارائه داد و از افزایش آمار خودکشی اظهار نگرانی کرد تاکنون آمار جدیدی ارائه نشده است. براساس آخرین آمارهای موجود از میزان خودکشی در کشور، در ۹ ماه ابتدایی سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند، طبق آمار اعلام‌شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ماهه سال ۹۲، سه‌هزارو ١٢٥ نفر خودکشی کرده‌اند و از میان این افراد ۹۸۲ نفر را زنان و دوهزارو ١٤٣ نفر را مردان تشکیل می‌دادند.
 
این در حالی ا‌ست که در مدت مشابه سال ۹۱ نیز دوهزارو ٧٤٠ نفر خودکشی کردند و این نشان‌‌دهنده افزایش آمار خودکشی است. اگر کمی به عقب‌تر برگردیم و به آمار خودکشی در سال‌های ۸۸ و ۸۹ نیز توجه کنیم، خواهیم دید این روند سال به سال، افزایش یافته؛ در سال ۸۸، سه‌هزارو ١٢٢ خودکشی و در سال ۸۹، سه‌هزارو ٦٤٩ خودکشی گزارش شده و خودکشی در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۸ افزایش ۱۷ درصدی داشته است.

به‌صورت کلی و براساس آمار پزشکی قانونی، بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، بیش از ۳۰‌ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند. براساس آمار سال ۹۲ از هر صد ‌هزار ایرانی، پنج نفر در سال جان‌شان را با خودکشی از دست داده‌اند.

نکته تأسف‌برانگیز، آمار بالای خودکشی در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ است؛ یعنی بیش‌ترین خودکشی در این گروه سنی رخ می‌دهد. نرخ خودکشی در استان‌های محروم کشور نیز بیشتر از سایر نقاط است و در استانی مانند ایلام – که بیشترین میزان خودکشی در کشور را دارد – در ازای هر صد ‌هزار نفر، ۷۱ نفر در سال خودکشی می‌کنند؛ اما با وجود این آمار درخور توجه، مسئولان دولتی میزان خودکشی در ایران را خیلی جدی نمی‌دانند.

 طبق یکی از آخرین اظهارنظرهای رسمی درباره خودکشی در کشور، «روزبه کردونی»، مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، گفته است: «به‌طورکلی می‌توان ادعا کرد ایران در زمره کشورهای با نرخ پایین خودکشی است و جز در برخی مناطق غربی کشور، نرخ خودکشی در بیشتر استان‌های کشور یک‌سوم یا نصف نرخ خودکشی جهانی است».