در چندسال گذشته آمار افسردگی میان ایرانیان چند برابر شده است. دکتر مهدی ترانیدوست، رئیس انجمن روانپزشکی کودکان و مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است: «زنان دو برابر مردان به افسردگی مبتلا میشوند. امروز ۱۰ تا ۱۵درصد مردم کشور به بیماری افسردگی مبتلا هستند و این امر در جوانان بیشتر دیده میشود.»
با مروری بر آمار خودکشی و افسردگی میتوان دریافت، همانقدر که افسردگی در میان زنان بیشتر است، آمار بالای اقدام به خودکشی نیز به زنان تعلق دارد، اما میزان موفقیت افراد در پایان دادن به زندگی در میان مردان بیشتر است.
جعفر بوالهری، رئیس انستیتوی روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ضمن اعلام آمار بالای خودکشی در ایران گفته است: «آمار اقدام به خودکشیها، ده برابر بیش از خودکشیهای منجر به فوت است.»
سعید پیوندی، درباره آمار بالای افسردگی و خودکشی میگوید: «آمار بالای افسردگی با افزایش خودکشی ارتباطی مستقیم دارد. تحقیقات میدانی هم چنین ارتباطی را تائید کردهاند. به نظر من در ایران و بین گروههای خاص، افسردگی اولین و مهمترین دلیل خودکشی قلمداد میشود. افسردگی میتواند فردی یا ریشه در اجتماع داشته باشد. نوع برخورد جامعه با گروههای خاص نیز میتواند از عوامل افسردگی باشد.»
پروین بختیارنژاد نیز به عنوان نمونه، به مناطق جنگزده اشاره میکند و میگوید: “زیرساختهای اقتصادی در این مناطق به هم ریخته و همین منجر به گسترش افسردگی شده است. فضای بسته سیاسی نیز بیتاثیر نیست. این عوامل متعدد مانند حلقههای زنجیر دست به دست یکدیگر میدهند تا پدیده خودکشی و خودسوزی را گسترش دهند.»
به گفته رئیس بخش مسمومیتهای این بیمارستان، شایعترین مسمومیتهای همراه با مرگ و میر به سوء مصرف مواد مخدر اختصاص دارد و به قول وی، «کراکی«ها بیشترین قربانیان مسمومیتهای دارویی هستند
زبانی شوم برای اعتراض
در ایران زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند، اما این اتفاق همانطور که گفته شد، در مردان بیشتر منجر به مرگ میشود. از طرفی ابزار خودکشی میان این دو جنسیت نیز متفاوت است. مردان برای خودکشی بیشتر از اسلحه گرم، طناب دار، چاقو یا پرتاب از ارتفاع استفاده میکنند، در حالیکه زنان با خوردن قرص یا سم تصمیم خود را عملی میکنند، در نتیجه امکان نجات یافتن آنان نیز بیشتر است.
پروین غفارخانی یکی از زنانی است که چندی پیش مقابل دادسرای تهران خود را به آتش کشید. وی که از مرگ نجات یافته در گفتوگوهای خود داستان را به این شکل شرح میدهد: «مزاحم تلفنی داشتم، به دادسرا مراجعه کردم، اما با قاضی خاکپور درگیری کلامی پیدا کردم زیرا زمانی که از منشی خواستم هنگام خروج، لای در را باز بگذارد، قاضی گفت “فکر کردی چه تحفهای هستی” و من هم جواب وی را دادم. همین درگیری کلامی باعث شد برایم پرونده تشکیل داده و مرا زندانی کنند.»
پروین غفارخانی به دلیل بیماری اماس، به قید وثیقه آزاد میشود، اما وقتی برای آزادی سند خانهاش چندبار به دادسرا مراجعه میکند و با مقاومت قاضی مواجه میشود، خود را به آتش میکشد.
پروین بختیارنژاد در تحقیقات خود با روانپزشکان بسیاری به گفتوگو نشسته است. او چرایی اقدام به خودکشی میان زنان را چنین بیان میکند: «روانپزشکانی که حاضر به گفتوگو شدند معتقد بودند زنان هنگام خودکشی بیش از آنکه قصد پایان دادن به زندگی خود را داشته باشند، نسبت به شرایط خود اعتراض میکنند. شاید امید دارند که با خودکشی از بار خشونت و تبعیض خواهند کاست.»
یکی از پایههای نظامهای دیکتاتوری و مردسالاری، تبعیض علیه زنان است. قانون، حاکمیت و عرف، مدافع حقوق زنان نیستند. در نتیجه آنها از چندین زاویه مورد اجحاف واقع میشوند.
سعید پیوندی معتقد است: «روشها، انگیزهها و آمادگی افراد در موفقیت آنها در پایان دادن به زندگیشان تاثیر میگذارد. در بسیاری از موارد، خودکشی زنان مانند اعلام یک اعتراض است و نه به مفهوم سنتی و شناخته شده خودکشی. به نتیجه نرسیدن تعداد بسیار بالای خودکشیهاست که نشان میدهد خیلی از این اقدامها با هدف اعتراض صورت گرفته و نشانه ناامیدی کامل فرد است.»
وی در ادامه اقدام زنان به خودکشی را نوع پیام «شوم» به جامعه میداند و میگوید: «زنان راههایی را انتخاب میکنند که کارآمد نیست و در عمل زنده میمانند. در نتیجه این زخم را در همه زندگی با خود همراه خواهند داشت.»
رئیس انجمن روانپزشکی کودکان و مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است: «زنان دو برابر مردان به افسردگی مبتلا میشوند. امروز ۱۰ تا ۱۵ درصد مردم کشور به بیماری افسردگی مبتلا هستند و این امر در جوانان بیشتر دیده میشود.»
براساس گفتههای کارشناسان و همچنین آماری که از سوی مسئولان ایرانی ارائه میشود، میزان خودکشی میان افراد متاهل بیشتر است.
«مسئولیت خانوادگی» و «داشتن همسر و فرزند» به عنوان عواملی شناخته شدهاند که میتوانند مانعی در برابر خودکشی باشند. در این صورت چرا میزان خودکشی در میان افراد متاهل بیشتر هست؟
امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی که اولین تحقیق و پژوهش در مورد مسئله خودکشی را ارائه داده، داشتن همسر و خانواده را در کنار مذهب یا جنسیت زن قرار داده و آنها را مانعی برای اقدام فرد به خودکشی شمرده است.
به گفته سعید پیوندی اما در ایران، “شرایط ویژه زنان و فشارهای جنسیتی که آنان متحمل میشوند، در عمل از جهت آسیبهای اجتماعی زنان را در معرض خودکشی قرار میدهد”.
از نظر پیوندی، آمار بالای خودکشی زنان متاهل نشان دهنده نوعی “دوگانگی” است. وی میگوید: «از طرفی ویژگیهای اجتماعی نشان میدهد که جامعه رشد کرده است و زنان ما از استقلال فردی برخوردار هستند که میتوانند برای زندگی خود تصمیم بگیرند، اما همزمان جامعه این حق را به رسمیت نمیشناسد و با رفتار خود، آنان را به سوی افسردگی و خودکشی سوق میدهد. فاصلهای که میان ذهنیت جدید زنان و واقعیتهای زندگی آنان وجود دارد بیشتر در غرب ایران و هنگام اقدام زنان به خودسوزی، مشاهده میشود. این امر بیانگر نوعی تحول در جامعه است که نه افکار جامعه آن را میپذیرد و نه عرصه عمومی در مورد آن فکر میکند تا متوجه شود خودکشی خصوصاً میان زنان یک پیام مهم در جامعه دارد و آنهم اعتراض نسبت به وضعیت خودشان هست.»