از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

کیسه خودکشی

کیسه خودکشی (suicide bag)‏، که از آن با عنوان «کیسه خروج» نیز یاد می‌شود، محفظه‌ای پلاستیکی است که بر سر آن یک بند کشی نصب شده و برای خودکشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به همراه کیسه خودکشی معمولاً از گازهایی همجون هلیوم یا نیتروژن نیز برای از بین بردن اثر ترس، احساس خفگی و جان کندن در حین بیهوشی ناشی از کم بود اکسیژن و وجود دی اکسید کربن، استفاده می‌شود. اگر کیسه خودکشی و لوله کبسول گاز متصل به آن را قبل از پیدا شدن جسد بردارند، تشخیص علت مرگ بسیار دشوار خواهد بود. بر اساس یک تحقیق در سال ۲۰۰۷ میلادی، گروه‌هایی که حق مردن و خودکشی را به رسمیت می‌شناسند این روش از مرگ را به دلیل سریع، مطمئن و کم درد بودن، توصیه می‌کنند. 

ایده کیسه خروج در آغاز توسط درک همفری در کتابش به نام"خروج نهایی" که در سال 1992 به چاپ رسید، مطرح شد. در این کتاب آمده است که کیسه خروج یک کیسه نسبتا بزرگ پلاستیکی است که یک بند ولکرو در گلوگاه آن قرار دارد.در دیگر نشریات هملاک سوسایتی نیز انواع مختلفی از کیسه خروج به همراه چگونگی استفاده از گاز هلیوم در آن شرح داده شده است.دکتر فیلیپ نیچک معتقد است که اگر از گاز نیتروژن در کیسه خروج استفاده شود، احتمال تشنج اعصاب در زمان مرگ بسیار کم تر می شود. اما وی مشخص نکرده که این احتمال در مقایسه با کدام گاز دیگر کم تر است؟ استفاده از نیتروژن به جای هلیوم نه تنها به دلیل ذکر شده در بالا توصیه شده بلکه دسترسی به آن نیز از هلیوم ساده تر است چرا که در استرالیا و زلاند نو خرید کبسول گاز هلیوم با محدودیت های قانونی مواجه است.

دکتر ریچارد مک دونالد، مدیر پزشکان هملاک سوسایتی، در سال 2003 اظهار داشت که محدود شدن دسترسی به باربیتورات ها سبب به وجود آمدن کیسه خروج شده است.دکتر فیلیپ نیچک استرالیایی نیز که خود یکی از طرفداران حق مردن و اوتانازی است در فیلم های مستندی همچون "انجام آن توسط بتی" و در کتابچه های تبلیغاتی، نحوه استفاده از کیسه خروج را شرح داده است.وی همچنین دیگر روش های خودکشی همچون انواع ماسک ها و حتی چادر ها را نیز توصیه می نماید.

یک گروه استرالیایی متخصص در کار اوتانازی به نام"خروج جهانی" در سال 2002 نمونه های تجاری این کیسه را تولید کرد.تا قبل از آن، استرالیایی ها می توانستند از طریق اینترنت کیسه خروج را از گروه های طرفدار حق مردن در کانادا خریداری کنند.کانادایی ها ارسال کیسه های خروج به استرالیا را در سال 2001 و پس از تجدید نظر دولت استرالیا در زمینه قانون ورود این گونه محصولات به آن کشور متوقف کردند.نام دیگر کیسه خروج "کیسه آسی" می باشد.

در سال 2007 رسانه های کانادا گزارش کردند که استفاده ار کیسه خروج یکی از محبوب ترین روش‌های خودکشی در کاناداست اما محبوبیت آن سبب افزایش آمار خودکشی در آن کشور نشده است.دو سال بعد، دو عضو سازمان خروج نهایی در آتلانتا به جرم یاری رساندن یک مرد مبتلا به سرطان در انجام عمل اوتانازی دستگیر شدند.بازرسان اعلام داشتند که این سازمان در حد اقل 200 قتل دیگر از راه خودکشی کمکی دست داشته است.به اعضای این سازمان آموزش داده می شود که برای کمک به فرد در انجام خودکشی ابزار لازم همجون کبسول گاز هلیوم و یا کیسه خودکشی را تهیه و آماده نمایند.

افزایش خودکشی در بین میانسالان آمریکا

کارشناسان بهداشت و درمان ایالات متحده می گویند که تعداد خودکشی های میانسالان آمریکایی بین سال های ۱۹۹۹  و ۲۰۱۰ میلادی نزدیک به ۳۰ درصد افزایش یافته است.

بنا بر گزارش روز پنجشنبه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا این ارقام به ویژه در میان سفید پوستان بین سنین  ۳۵  و ۶۴ سالگی بالا بوده اند.

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا می گوید تاکنون پیشگیری از خودکشی به جوانان و سالمندان متمرکز بوده است، اما در حال حاضر باید مشکلات زنان و مردان میانسال نیز در نظر گرفته شوند. بنا بر این گزارش مردم در این گروه سنی گاهی اوقات با مشکلات امنیت مالی، از دست دادن شغل و نیاز به مراقبت از کودکان و والدین سالمند خود مواجه هستند.

عصر خودکشی(قیامت)

تا آنجا که تاریخ به یاد می آورد بنیان گزار خودکشی بزرگان اندیشه های بکر بوده اند.
از خودکشی غیر مستقیم سقراط پدر حکمت مغرب زمین تا خودکشی مستقیم یکی از شاگردانش یعنی ارسطو که البتّه مورد تردید برخی مورخین است تا خودکشی لوکرتیوس پدر فلسفه التقاط در سنّ چهل سالگی و خود کشی ابن سینا بواسطه افیون از فرط درد و تا به عصر جدید که شاهد  خودکشی بزرگانی چون مکتب امپرسیونیزم در نقاشی و جک لندن و همینگوی دو تن از پدران داستان نویسی مدرن و همچنین صادق هدایت خودمان و شخصیت مشابه او در ژاپن یعنی میشیما و امثالهم.
و امّا امروز خودکشی یک امر رایج در میان عامه مردم است بخصوص در جماعت متمدن تر و شکم سیر تر.
و حتی به تبعیت از بشر برخی از حیوانات بسیار تیزهوش مثل نهنگ ها نیز دست به خودکشی جمعی می زنند.

و در روایات اسلامی آمده است که در آخرالزمان گروه های بشری بطور دسته جمعی خودکشی می کنند که امروزه بخصوص در جوامع غربی شاهدیم.جدای خودکشی های غیر مستقیم بواسطه مخدرات و داروهای روان گردان که به بطور تدریجی انجام می گیرد.
بنظر می رسد نوعی طرز فکر خاص در بشر وجود دارد که قلمرو پیدایش خودکشی است و آن نگرش کلان به زندگی و معنای هستی انسان در جهان و توقع بیش از حد انسان از خویشتن و جاه طلبی ها و احساس خدایگونه ناکام و تکبّر متلاشی شده در عصر عشق و احساس پوچی در تمامیت زندگی است.

خودکشی حاصل نوعی خودشناسی کافرانه و ظلمانی است که بدون نور هدایت و امام روحانی رخ می دهد و در برزخ بی معنایی به جان صاحبش می افتد و شهیدش می کند.
به تحقیق معلوم شده است که انسان هایی که با فکر خودکشی روزگار می گذرانند انسان های رقیق القلب و شدیدا عاطفی هستند و در طبقه خودشان از طرز فکری عمیق تر و جدّی تر برخوردارند و عموما آدم هایی بسیار کم آزارند و به جای انتقام از دیگران از خود انتقام می کشند.در بسیاری موارد خودکشی حاصل عشق های ناکام و پاک بوده است.

اگر خودکشی را در معنای وسیع تری بکار گیریم بسیاری از مصلحین و انقلابیون را هم می توان در این جرگه قرار داد که بین مرگ و یک آرمان انتخاب می کنند.خودکشی حاصل شکست در آرمان است.در قرآن کریم می خوانیم که اگر خداوند مومنانی را امر به خودکشی نماید اندکی اطاعت می کنند.برخی از مفسّرین واقعه کربلا را از مصادیق این آیه دانسته اند.هر چند که در قلمرو اخلاق دینی خودکشی امری مکروه و بلکه گناهی بزرگ محسوب شده و در قرآن دال بر یاس بر رحمت خدا بیان شده است که نوعی کفر است.به هر حال طبق موازین اخلاقی نیز بین آنان که به آزار و قتل دیگران همّت می کنند و آنهایی که خود را مورد آزار و قتل قرار می دهند بدون شک دسته دوم عادلتر و با شرفتر می باشند.
خودکشی یا حاصل ناکامی شدید است و یا بکام رسیدگی شدید.یا حاصل عیاشی زیاد از حد است یا حاصل تقوای افراطی.به هر حال بشر مدرن بشیوه هایی متفاوت و بس پیچیده مشغول انواع خودکشی و خود-زنی و خود براندازی است.بدون شک خودکشی اگر براستی «خود»کشی باشد منجر به تن کشی نمی گردد.تن کشی حاصل خودپرستی می باشد.قضاوت درباره خودکشی امری بس لطیف و پیچیده و فقط کار خداست.
بقول صادق هدایت اگر مرگ نمی بود انسان بطریقی آن را اختراع می کرد.اگر ترس از مرگ نمی بود اکثر انسان ها بنوعی خودکشی می کردند.

خودکشی بدان معناست که انسان معنا و انگیزه کافی برای تحمل بار زندگی ندارد و رنج کشیدن بیش از حد را در شان زندگی نمی داند.به هر حال خودکشی حاصل بلندپروازی روح انسان است و دلیل بر پستی او نمی تواند بود.این نیز ثابت می کند که انسان دارای روحی جاودانه است و بدین لحاظ خودکشی یکی از نشانه های ایمان به حیات پس از مرگ است و نه کفر.
اگر عصر جدید عصر خودکشی بشر است بدان معناست که بشر مدرن از بشر دوران های گذشته احساس بدبختی بیشتری می کند و پیشرفت های علمی و فنی هرگز به سعادت او نه تنها کمکی نکرده که او را رنجورتر و حقیرتر نموده و عزت نفس او را نابود کرده است و انسان این دوران بدبخت ترین انسان های تاریخ است هر چند که سیرتر و عیاش تر است.
این بدان معناست که رفاه مادی هیچ ربطی به سعادت بشر ندارد و اتفاقا یکی از بالاترین آمار خودکشی در طبقه اشراف است.
دو عامل موجب به خود آمدن بشر و لذا انگیزه خودکشی است یکی ناکامی شدید و دیگری بکام رسیدگی شدید.حالت دوم نیزثابت می کند که بکام رسیدگی مادی خود موجب ناکامی شدید معنوی می شود.
خودکشی همواره کمابیش یک سودای عارفانه و مذهبی بوده است و بسیار بندرت انسان های لامذهب به خودکشی می اندیشند.عارفان بواسطه خودشناسی مترصد براندازی «خود» در قلمرو صفات می شوند و گاه این ناکامی تا لبه تن کشی می رسد.بقول نیچه«چه شب هایی را به امید خودکشی به فردا رسانیده ام».

بسیاری با اندیشه خودکشی امکان ادامه حیات دارند «اگر نشد خود را می کشم و راحت می شوم.»بدین لحاظ خودکشی یک گشایش و امید نجات از بدبختی است. در اندیشه های پنهان اکثر متفکران عمیق معضله خودکشی هموراه حضور داشته است و یک موتور خلّاق فکری بوده و چه بسا موجب معراج روح و مکاشفات بزرگ معنوی بوده است.
خودکشی و خودشناسی رابطه مستقیم دارند..هر بن بست مزمن در امر خودشناسی مولّد جرقه خودکشی است.چرا که «خود» هر انسانی غایت و خد او در عالم جان و هستی می باشد و این حد همان آستانه آخرت و مرز نیستی است.
چرا که خودشناسی همانا رسیدن به حدود وجود و گشایش آفاق هستی در خویشتن است.خود کشی خطیرترین ایده نجات باطنی و رستاخیز خودبخودی و قیامت نفس بشر است.و اگر عصر آخرالزمان عصر خودکشی عمومی است به همین دلیل است که بشریت به لحاظ تاریخی به غایت خود رسیده است و بایستی از تاریخ فرا رود و قیامت خود را برپا نماید و از آن راه گریزی ندارد.گریز از قیامت مهم ترین دلیل عرفانی آخرالزمان می باشد.
اگر خودکشی یک ایده قدیمی در عرفان است به این دلیل است که خودشناسی عرصه برپایی قیامت فردی و باطنی است. وامروز کل بشریت مجبور به این امر می باشد.

همه عارفان جهان بر این امر متفقل القول هستند که بدون پیر طریقت نمی توان در وادی خودشناسی چندان گامی برداشت.امروزه به همت مکاتب روانکاوی مسئله خودشناسی تبدیل به نوعی مذهب شده است و هر کسی با مطالعه چند اثر روانشناختی کوس اناالحق می زند و گویی که موفق به شناخت خود شده است و لذا همه اصول مذهب و معرفت و اخلاق را منکر شده و عملا در مفاسد اخلاقی غرق شده و به یاری مخدرات به انواع اوهام و هذیان ها مبتلا گشته و گویی که صاحب وحیو کرامات است و دعوی نجات بشر می کند.
به هر حال این رویکرد مدرن دال بر نیاز تارخی بشر آخرالزمان به خودشناسی است ولی راه را عوضی گرفته و هنوز گامی برنداشته در چاه است.
نیاز بشر مدرن به خودشناسی واضح ترین حجت بر نیاز به امام و یار معنوی است زیرا به قول علی(ع)«هیچ کس به خودی خود نتوانست خود را بشناسد» زیرا خود هر فردی کارخانه فریب خود است و اینست که خودشناسی های بی پیر به جنون و تباهی می انجامد که در نسل جدید شاهدیم.به هر حال پیر شناسی خود یک معضله دیگر است چرا که امروز شاهد بروز پیرهای شیاد هستیم که هر یک مظهر یک دجّال می باشند و مشغول غارت جیب و جان و جدان مردمند.
و کلام آخر که اینکه عصر جدید عصر غایت خودکشی است بدان معناست که عصر جبر خودشناسی است و بشر مدرن جز از این راه امکان ادامه حیات ندارد.نشریه ما در همین راستا و نیاز مبرم انسان مدرن مشغول انجام وظیفه می باشد. 

 

http://www.erfan-darmani.com