ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
قیمت جان آدمی ارزان شده است. کافی است نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها بیندازید آن وقت متوجه میشوید که با پرداخت 500 تومان و گرفتن یک عدد قرص برنج میتوان در زمره اموات قرار گرفت و به دنیای دیگر کوچ کرد.
خودکشی این روزها در دسترسترین راه برای رسیدن به مرگی خودخواسته است. سازمان پزشکی قانونی در آخرین آمار خود از مرگ 116 نفر در 4 استان کشور خبر داده که بلعیدن قرص برنج را به عنوان راهکاری برای خلاص شدن از شر مشکلاتشان انتخاب کرده بودند.
بر اساس آمار این سازمان در 4 ماهه نخست امسال استانهای تهران، مازندران، گیلان و لرستان بیشترین رشد مرگ را نسبت به سال گذشته داشتهاند.
طی این مدت 17 نفر در مازندران،19 نفر در لرستان،33 نفر درگیلان و 47 نفر در تهران جان خود را بر اثر استفاده از قرص برنج از دست داده ا ند. این در حالی است که در مدت مشابه در سال گذشته در استانهای مازندان 5 نفر، در لرستان 6 نفر، در گیلان 21 نفر و در تهران 66 نفر با قرص برنج خودکشی کرده بودند.
اما نکته مهم این است که به رغم تمام محدودیتهایی که برای عرضه اقلامی چون قرص برنج در کشور ایجاد شده این مواد به راحتیدر استانهای شمالی در دسترس بوده و با پرداخت 500 تومان میتوان در کمتر از یک دقیقه صاحب یکی از این قرصها شد.
اما دسترسی به قرص برنج که به عنوان یکی از کشندهترین مواد از آن نام برده میشود در شهری مثل تهران مشکلتر و گرانتر است. خیابان ناصر خسرو به داروهای قاچاق و تاریخ مصرف گذشته معروف است اما با کمی جستوجو در این خیابان میتوان اقلام مربوط به خودکشی را پیدا کرد.
کافی است فروشنده به خریدار اطمینان دهد آن وقت است که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را با گرانترین قیمت و با قسم خوردن به جان زن و بچهای که ندارد به تو قالب میکند و در کمتر ا ز چند ثانیه ناپدید میشود. به گونهای که شک میکنی تا چند لحظه گذشته فروشندهای که برای فروش دست از سرت بر نمیداشت اصلا وجود خارجی داشته یانه. اما دستیابی به بهترین نوع قرص برای خودکشی هم دردسرهایی دارد.
یک فروشنده ادعا میکند که قرص سیانوری که در اختیاردارد از بهترین نوع دربازار است و به هیچ عنوان راضی نمیشود از قیمت 80 هزار تومان پایین بیاید و میگوید قرص را به«شرط»میفروشم. به شرطی که هیچ ناخالصی نداشته باشد و با کمترین درد از دنیا راحت شوی، اما وقتی متوجه میشود این مقدار پول در دست و بالم ندارم راهش را میکشد و میرود.
فروشنده بعدی اما کمی خوش انصافتر است، قرص با کمی«ناخالصی»را به قیمت 45 هزار تومان برای فروش گذاشته و خیالم را راحت میکند که این درصد ناخالصی به اندازهای نیست که باعث شود نمیرم.
این نکته را هم متذکر میشود که براساس تجربیاتی که دارد! بهترین زمان مصرف این قرص میان وعدههای غذایی است چرا که قرص با غذا مخلوط شده و احتمال زنده ماندن را ضعیف میکند. مرد میانسالی که کمی دورتر ایستاده و مدام زیر نظرمان دارد وقتی مطمئن میشود قرص را نخریدهام، اشاره میکند تا به طرفش بروم. وقتی از نیتم برای خریدن قرص باخبر میشود سر نصیحت را باز میکند.
مرد که حالا میدانم نامش احسان است ژستی پدرانه به خود میگیرد و نصیحتم میکند که بهجای خودکشی به فکر زندگی باشم و به روزهای خوشی فکر کنم که در آینده در انتظارم است. بعد سری به تاسف تکان میدهد و میگوید سالهای اولی که به فروش دارو در این خیابان روی آورده بوده، سیانور و قرصهای والیوم مهمترین وسیله برای خودکشی بوده اما این سالها کمتر کسی برای خرید قرص والیوم مراجعه میکند و سیانور به همراه قرص برنج بعد از خرید طناب برای دار زدن، به یک مد برای خودکشی تبدیل شده است.
مرد از عذاب وجدانی میگوید که از سالهای قبل و بعد از فروش قرصهای سیانور رهایش نکرده و هنوز ادامه دارد و تاکید میکند که اگر چه سالهاست چیزی برای خودکشی به خریداران عرضه نمیکند اما مدام از کابوسهایی رنج میبرد که فکر میکند بیارتباط به افرادی نیست که از او سیانور خریدهاند و از سرنوشت شان بیاطلاع است. اما در عین حال میگوید که اگر آشنایی در شمال کشور داشته باشم به راحتی میتوانم هر تعداد قرص برنج که بخواهم بدون کوچکترین مشکلی تهیه کنم.
http://fararu.com
من عاشق زندگیمم.مرد زندگیمو هم دوست دارم.اما دیگه واقعا برای سر و پا نگه داشتن این زندگی از شخصیت خودم هم گذشتم و این منو از خودم ناراضی کرده.بیماری ها رو میبینم که دارن به سراغم میان.اگر حتی یه کم اهمیت واسم قائل بودن شاید به اینجا نمیرسیدم.اما حالا دارم وسایل راحتی زندگی تنها دختر زیبامو فراهم میکنم، واسش نامه مینویسم و به دست یک امین میسپارم.اینقدر تنهام که با خودم حرف میزنم.تا جایی که دخترم میگه، آیفون این خونه خرابه؟؟؟!!!! تونا حتی برای این بچه هم ارزش قائل نیستن.واقعا تحمل ندارم.غریبم.نه دوستی دارم و نه همراهی،فقط من و دخترم.حتی شوهرم منو از احاظ مالی هم ساپورت نمیکنه.شما اگه جای من بودید، واقعا به این نتیجه نمیرسیدین؟؟؟؟؟؟
سلام
دوست عزیز در اولین فرصت پیام برایتان میفرستم
ممنون
«همه از خدائیم، به سوی خدا میرویم»
کلّ هستی از خداست. آنچه در دنیای توهّمتان می بینید، از ذات احدیّت نشأت گرفته است. آیا چیزی جز خدا و جز از خدا می بینید؟ خدا آنچه هست، آنچه نیست، آنچه خواهد بود و آنچه بوده است، می باشد. خدا تنها حقیقت، تنها زندۀ واقعی، تنها حیات جاودان و تنها شعور حاکم بر هستی است.
جز خدا نیست. هر چه هست، خداست. جز خدا نبینید، جز خدا نپندارید و جز خدا حامی ای نجوئید که او ذات یگانۀ هستی است. تنها حقیقت ماندگار و تنها پدیدۀ جاودان. جز او هر چه هست، همه از اوست. با اوست. در اوست و تنها اوست که هست و غیر او هر چه هست، زندگانی از او می یابد که او وحدت بی منتهاست. (از وبلاگ حدیث آشنا)
عشق آن اگر باشد که میگویند
دلهای صاف و ساده میخواهد
...
عشق آن اگر باشد که من دیدم
انسان فوق العاده میخواهد
دربارهٔ خِرَد و اخلاق جهانشُمول است.
اخلاق را معارفی و کاریست همگانی
اخلاق ز عقلانی و لازمی ز برای عقلانی
اخلاق فراتر ز آیینی و همه را وایستاری
اخلاق را جهانی و رایی ز برای زندگانی