از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

از خودکشی تا زندگی

ســـلام دوستان از اینکه این وبلاگ رو انتخاب کردید ممنونم

هدف از خودکشی چیست ؟

هدف از خودکشی چیست ؟ در خودکشی به این نکته باید اشاره نمود : فردی که خودکشی می کند از مشکلی غیر قابل حل و فشار روانی فرار می کند و به سوی آرامشی می رود که احساس می کند با خودکشی به آن دست خواهد یافت .  

علاوه بر آنچه که گفته شد در مورد خودکشی می توان به نکات زیر اشاره نمود: 

 1- پیداکردن راه حل : اصولاًخودکشی یک رفتار بدون هدف و منظور نیست . در مواردی فرد درگیر مشکل و یا مشکلاتی می گردد که نمی داند چه کند و توانایی رویارویی با آن مشکل و یا موقعیت غیرقابل تحمل را هم ندارد . در نتیجه مشکل برای وی جنبه ی معما پیدا می کند ، (چنین حالتی را "حالت بحرانی" می نامند) و چون در این شرایط قرار می گیرد، در میان تمام راه حل ها خودکشی را انتخاب می کند.  

2- آرزوی معمولی در خودکشی : آرزوی او قطع ارتباط و قطع آگاهی است با آنچه که در اطراف وی می گذرد. لذا برای فرار از درد آگاهانه و غیر قابل تحمل دست به خودکشی می زند.  

3- محرک معمولی :محرک معمولی در خودکشی درد و فشار روانی است ، چنین دردی ناشی از احساس درد و فشار روانی است . 

 4- شکست در برآورده شدن نیازها: هیچ خودکشی بدون احساس نیازمندی نیست و انجام نمی شود و بستگی به این دارد که این نیاز تا چه حد برای فرد ، مهم و حساس می باشد.  

5- احساس در خودکشی :احساس معمولی در خودکشی احساس درماندگی و ناامیدی است . فرد این حالت و احساس را دارد که من هیچ کاری را نمی توانم انجام بدهم مگر خودکشی ؛ هیچ کس نمی تواند به من کمک بکند و هیچ امیدی به آینده نمی توان داشت.  

6- خودکشی نوعی فریاد است: معنای خودکشی فریادی است برای طلب کمک. 

 7- محدود شدن :در خودکشی ، احساسات، عواطف وهوش فرد دچار محدودیت شده و فرد به بن بست می رسد. یا احساسات ، عواطف و هوشیاری وی از اختیار او خارج می شود، چنین حالتی معمولاً زودگذر است به طوری که اگر مدتی بگذرد و فرصتی پیدا بشود که وی از این حالت خارج گردد، از تصمیم خود در اقدام به خودکشی منصرف خواهد شد.  

8- گاهی هدف از خودکشی ،رها شدن از شرایط موجود زمانی و مکانی است که فرد در آن به سر می برد ، مانند زندانیانی که اقدام به خودکشی می کنند تا از این طریق بتوانند از آن محیط نجات یابند.  

9- عامل دیگری که در خودکشی باید در نظر داشت این است که فرد با اقدام به خودکشی می خواهد به این شکل با افراد مورد نظر و علاقه خود ارتباط برقرار نموده و بدین وسیله جلب توجه نماید.

خودکشی و بیماری های روانی

خودکشی و بیماری های روانی

·        خودکشی  دارای یک پیوستار(طیف) است.

·        این پیوستار از افکار خودکشی به طور گذرا شروع و با خودکشی به پایان می رسد.

·        میزان افکار خودکشی بسیار بیشتر از اقدام به خودکشی و خودکشی است.

به یاد داشته باشیم

    بسیاری از کسانی که خودکشی می کنند،قبل از مرگ درباره ی این مسئله با پزشک یا مراقب خود صحبت کرده اند.

عوامل خطر

·        بیشتر کسانی که اقدام به خودکشی می کنند(غیرکشنده) زنان هستند

·        اما مردان بیش از زنان خودکشی انجام می دهند.

·        مهم ترین پیش بینی کننده ی خودکشی،سابقه ی اقدام قبلی است.

عوامل خطر روان پزشکی

        اختلالات روانی به ویژه اختلالات خلقی(افسردگی ها و اختلالات دوقطبی)

        سوء مصرف مواد

         اختلالات اضطرابی

         اسکیزو فرنیا

         برخی اختلالات شخصیت

عوامل خطر روانی

        ناتوانی در حل مسایل بین فردی

        ضعف در مهارت های سازگاری

        رفتارهای انفجاری

        سابقه سوء رفتار روانی،جسمی یا جنسی

        سابقه خانوادگی خودکشی

عوامل محیطی – اجتماعی

        ازدست دادن شخص یا رابطه ی عاطفی

        بیکاری،مشکلات اقتصادی،فقر

        مشکلات در محل کار یا تحصیل

        خودکشی در اطرافیان یا دوستان

        نبود حمایت های اجتماعی

        تنهایی ،انزوا

        نبود دسترسی به مشاوره و درمان

        تاثیر رسانه ها(سرایت خودکشی)

اختلالات روان پزشکی

        بیش از 90 در صد موارد خودکشی همراه با اختلالات روان پزشکی است.

         شایع ترین اختلالات روان پزشکی مربوط به افسردگی ها و سوء مصرف مواد می باشد.

علایم و نشانه های افسردگی :

        خلق افسرده

        لذت نبردن از زندگی یا فعالیت های لذت بخش

        عدم تمرکز و حواس پرتی

        ناتوانی در تفکر و تصمیم گیری

        بی انگیزه بودن

        اختلالات خواب و اشتها

        احساس گناه و ناتوانی

        خستگی و ضعف شدید

        دردهای پراکنده و بدون علت جسمی

        ناامیدی و بدبینی نسبت به آینده

        افکار بی ارزشی زندگی و مرگ اندیشی

        خودکشی

معیارهای تشخیصی افسردگی:

در افسردگی ،معمولا خلق افسرده یا عدم لذت بردن از زندگی به همراه تعدادی از علایم دیگر و به مدت چندین روز و هفته وجود داشته ، تاثیر بدی بر کارکرد شغلی و تحصیلی شخص دارد.

افسردگی:

        در زنان شایع تر است.(دو برابر مردان)

        از شایع ترین اختلالات روان پزشکی=سرماخوردگی روانی

        شایع ترین اختلال روانی در موارد خودکشی

        پاسخ بسیار خوب به درمان (دارویی،غیردارویی)

        دوره درمان به دفعات تکرار بیماری بستگی دارد.

اختلالات وابسته به مواد:

        در مردان شایع تر است.

        معضل اساسی جامعه ی ما

        تعریف اعتیاد= بیماری مزمن شدیدا عود کننده

        ابتلا به اعتیاد عامل خطر برای خودکشی

        آیا اعتیاد قابل درمان است؟

اختلالات اضطرابی:

        اختلال هراس (پانیک) جزو عوامل خطر برای خودکشی

        بسیاری از مبتلایان به اختلال پانیک به متخصصان قلب مراجعه می کنند

         حمله ی پانیک= حملات ناگهانی ترس،اضطراب،تپش قلب،تنگی نفس،احساس خفگی و مردن

        اختلال افسردگی و اعتیاد در این بیماران شایع است

        پاسخ خوب به درمان

اختلال اسکیزوفرنیا:

        ناتوانی در تشخیص خیال از واقعیت

        توهم ها و هذیان ها ،ازعلایم شایع آن است.

         علایم دیگر:کناره گیری،عدم توجه به بهداشت شخصی،افت شدید کارکرد تحصیلی و شغلی

        15 درصد این بیماران در اثر خودکشی جان شان را ازدست می دهند.

        بیشتر موارد خودکشی در اسکیزوفرنیا،در زمان بهبودی بیماری اصلی و ناشی از افسردگی همراه است.

        شناخت و درمان افسردگی در اسکیزوفرنیا ضروری است.

اختلالات شخصیت:

        یعنی اختلال پایدار در اندیشه،احساس و رفتار که باعث آزار خود شخص یا دیگران می شود.

        اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی در خودکشی شایع است.

        مراجعین دشوار

        درمان؟

علایم هشداردهنده ی خودکشی:

        ناامیدی شدید

        صحبت مداوم درباره مرگ و نیستی

        افت شدید کارکرد شغلی و تحصیلی

        تغییرات در خواب و اشتها

        انزوا و کناره گیری از دوستان و فعالیت های اجتماعی

        بی انگیزه بودن و بی تفاوتی

        عبارت های هشدار دهنده(به زودی از شر من راحت می شوید- کار من تمام است...)

        شادمانی و سرخوشی ناگهانی در یک فرد شدیدا افسرده(تصمیم خطرناک)

        ادای قرض ها و بذل و بخشش ناگهانی اموال

باورهای نادرست درباره ی خودکشی

·        آدم ها ناگهان و بی مقدمه اقدام به خودکشی می کنند.

·        هرکس که از خودکشی حرف  می زند،خودش را نمی کشد.

·        گاهی یک شکست یا اتفاق کوچک باعث خودکشی است.

·        به کسانی که می خواهند خودکشی کنند،نمی توان کمک کرد.

·        خودکشی در برخی خانواده های خاص رخ می دهد و خطری برای دیگر خانواده ها نیست.

·        از افراد افسرده و ناامید نباید درباره خودکشی پرسید،چون باعث تشویق آنها به این کار می شود.

·        اگر کسی از یک اقدام به خوکشی نجات یافت،دیگر خطری او را تهدید نمی کند.

·        افراد برای جلب توجه و بازی دادن دیگران اقدام به خودکشی می کنند.

عوامل محافظتی از خودکشی:

        دسترسی به درمان و مراقبت های روانی

        ارتباط های خوب و حمایت های اجتماعی

        ارتباط های خانوادگی قوی

        مهارت های سازگاری و حل مسئله ی قوی 

 

با تشکر فراوان از دکتر حمید یوسفی

موسسه ی تحقیقات و بهبود زندگی زنان

خودکشی زیباست

یه اتاقی باشه گرمه گرم..روشنه روشن..
تو باشی..منم باشم..
کف اتاق سنگ باشه..سنگ سفید..
تو منو بغلم کنی که نترسم..که سردم نشه..که نلرزم..
تو تکیه دادی به دیوار..پاهاتم دراز کردی..
منم اومدم نشستم جلوت..بهت تکیه دادم..
با پاهات محکم منو گرفتی..دو تا دستتم دورم حلقه کردی..
بهت می گم چشماتو می بندی؟

میگی اره بعد چشماتو می بندی ...
بهت می گم برام قصه می گی؟ تو گوشم؟

می گی اره..بعد شروع می کنی اروم اروم تو گوشم قصه گفتن..
یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمی شن..
می دونی؟

می خوام رگ بزنم..رگ خودمو..مچ دست چپمو..یه حرکت سریع..
یه ضربه عمیق..بلدی که؟
ولی تو که نمی دونی می خوام رگمو بزنم..تو چشماتو بستی..نمی بینی..
من تیغو از جیبم در میارم..نمی بینی که..سریع می برم..نمی فهمی..
خون فواره می زنه..رو سنگای سفید..نمی فهمی که..دستم می سوزه ..
لبمو گاز می گیرم که نگم اااخ..که چشماتو باز نکنی..که منو نبینی..که نفهمی..
تو هنوز داری قصه می گی..چه قشنگه..نه؟
دستمو می ذارم رو زانوم..خون میاد از دستم..میریزه..
رو زانوم..از زانوم میریزه رو سنگا..قشنگه مسیر حرکتش..نه؟
حیف که چشمات بسته است و نمی تونی ببینی..
تو بغلم کردی..می بینی که سرد شدم..محکم تر بغلم میکنی که گرم بشم..
می بینی نا منظم نفس می کشم..تو دلت میگی آخی دوباره نفسش گرفت..
می بینی هر چی محکم تر بغلم می کنی سرد تر میشم..
می بینی دیگه نفس نمی کشم..
چشماتو باز میکنی می بینی من مردم..
می دونی؟

من می ترسیدم خودمو بکشم..
از سرد شدن ..از تنهایی مردن..
از خون دیدن..میترسیدم..
وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم..
مردن خوب بود..ارومه اروم...
گریه نکن دیگه..من که دیگه نیستم..
که وقتی اشکتو میبینم چشماتو بوس کنم..
بگم خوشگل شدیاااا..
که همون جوری وسط گریه هات بخندی..
گریه نکن دیگه خب؟ دلم می شکنه..
دل روح، نازکه.. نشکونش..خب؟