تیر:سرپرست ایستگاه ٣٢ سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری مشهد گفت:اختلافات کارگر و کارفرما سبب خودسوزی کارگر زن ٢٨ ساله شد.
تیر:زن 30 ساله اردبیلی به دنبال شدت اختلافات خانوادگی با همسر و خانواده وی، در یکی از روستاهای سردآبه دست به خودسوزی زد.
خودکشی به عنوان بخشی از انحرافات اجتماعی شناخته شده و آن عبارت است از یک عمل ارادی که طی آن شخص خود را به وسیله ای مثل اسلحه، قرص، آتش، حلق آویز کردن، گاز و... از بین می برد. برای بررسی هر پدیده اجتماعی نخست باید آن را تعریف کرد و چارچوب موضوع مورد بررسی را مشخص و محدود کرد. زیرا قلمرو و دامنه مسائل و پدیده های اجتماعی گسترده و هم پوش است.
سی رایت میلز در اثر ارزنده خود پیمان جامعه شناسی یکی از نخستین و وسیع ترین تعریف را از مسأله اجتماعی عرضه کرده است. «وی قویا استدلال می کند که وقتی مشکلی در تعداد وسیعی از مردم تأثیر دارد باید به ماورای افراد و از این رو به ساختار اجتماعی، الگوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه نظر افکنیم.» بنابراین ملاک مسأله بودن پدیده ای در جامعه از دیدگاه میلز آزاردهنده بودن آن برای شمار زیادی از مردم است.
جامعه شناسان بعد از میلز با الهام از وی مسأله اجتماعی را مشکلاتی تعریف کرده اند که با تعداد فراوانی از مردم ارتباط دارد، ناشی از علل اجتماعی ساختاری است و همچنین مستلزم راه حل های اجتماعی- ساختاری است.
حال با این تعریف از مسأله اجتماعی آیا خودکشی مسأله ای اجتماعی است؟ جواب این سوال مثبت است. در اغلب کشورهایی که اطلاعات آنها در دسترس است خودکشی در بین ١٠ علت اول مرگ در تمام سال های زندگی قرار دارد. در برخی کشورها نیز خودکشی یکی از ٣ علت اول مرگ در سنین ٣٤-١٥ سالگی است. با این زمینه به راحتی می توان به گستردگی مسأله خودکشی پی برد و همچنین از آن به عنوان مسأله اجتماعی فراگیری درجوامع کنونی بحث کرد.
سوالی که دراینجا مطرح می شود این است که خودکشی چیست و آیا می توان آن را تعریف و تحدید کرد؟ آیا می توان تعریف جامعه شناسانه ای از آن داد؟
امیل دورکیم جامعه شناس بزرگ کلاسیک قرن نوزدهم، که بخشی از تلاش های علمی خود را به بررسی مسأله اجتماعی اختصاص داد، در اثر گرانقدرش خودکشی، تعریف نسبتا جامع و جامعه شناسانه ای از خودکشی داد. به نظر دورکیم خودکشی عبارت است از هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی است که به نتیجه آن آگاه بوده است.
خودکشی انفرادی ترین تصمیم و پدیده در زندگی انسان است. خودکشی رفتاری است پیچیده که از تمایل و فکر خودکشی تا اقدام به خودکشی منجر به مرگ را در بر می گیرد، هر چند عموما فکر خودکشی و اقدام به آن از نشانه های افسردگی در همه سنین است اما افسردگی تنها علت خودکشی (خودسوزی) نیست، خودکشی واکنشی است با طبیعت رشدی که برای همه بیماران روانی و احتمالا برای بسیاری از افراد طبیعی جنبه فراگیر و شایع دارد.
خودکشی علل و اسباب متعدد و متفاوتی دارد، پیر و برنا، زن و مرد و فقیر و غنی بسیاری در کشورهای مختلف جهان، در شرایط خاصی، عطای «شیرینی» زندگی را به «لقایش» می بخشند و در «تلخی» مرگ راه رستگاری می جویند!
به هر حال خودکشی در بعضی از نقاط جهان، انگیزه اعتراض به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود در آن جوامع را دارد و برای آنان خودکشی نوعی ابزار خشونت علیه وضع سخت زندگی در یک جامعه یا در دنیا است.
خودکشی یکی از معضلات اجتماعی است که طبعا ابعاد مختلفی را داراست. همان طور که خودکشی از مشکلات انسان که در زندگی با آن مواجه است ناشی نمی شود، ابزار بازدارنده پیشرفت خودکشی نیز این نیست که مبارزه هر چه ساده تر و زندگی هرچه راحت تر شود.
اگر انسان، امروزه بیش از گذشته دست به خودکشی می زند، این به خاطر آن نیست که برای حفظ خود مجبوریم سعی و کوشش طاقت فرسایی را متحمل شویم، یا این که نیازهای مشروع مان کمتر ارضاء می شوند، بلکه به دلیل آن است که ما دیگر نمی دانیم که نیازهای مشروع مان تا کجا ادامه دارد و به کجا محدود می شود و دیگر معنی و جهت سعی و کوشش هایمان نیز برایمان مشهود نیست.
خودکشی یک موضوع ساده اجتماعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت، چنانچه به ریشه ها و علل آن توجه نشود این عوامل می توانند موجبات تبعات سنگین تری را برای جامعه فراهم کنند. خودکشی یک فرد علاوه بر این که ضایعه ای برای او و خانواده اش است، برای جامعه هم ضایعه ای بزرگ به حساب می آید.
خودکشی همچنین، نشانه ای از بی سازمانی شخصیتی است؛ یعنی در شرایطی که تعادل شخصیتی فرد دگرگون می شود خودکشی را به دنبال می آورد از طرف دیگر خودکشی آنچنان تبعاتی را به دنبال دارد که علاوه بر آزردگی خاطر افراد اجتماع، آنچنان فشاری را روی بازماندگان و اطرافیان می آورد که ممکن است حتی آنان را تشویق به خودکشی کند.
همانطورکه دورکیم مطرح می کند خودکشی معضلی است که انسجام جامعه را مختل می کند و می تواند سامان اجتماعی ما را به خطر بیندازد. خودکشی همچنین باعث می شود که فرد نتواند وظیفه خود را به خوبی انجام دهد.
لذا باید شرایطی فراهم شود که افراد احساس امنیت کنند و بدین منظور با هر عاملی که در ایجاد امنیت در جامعه خلل ایجاد می کند باید برخورد شود. بنابراین شناخت ریشه ها و دلایل خودکشی که یکی از عوامل مخل امنیت است، ضرورت دارد.
مهم ترین منبعی که می تواند به شناخت این پدیده کمک کند خود افراد خودسوز ناموفق و خانواده افرادی است که خودکشی (خودسوزی) موفق داشته اند.
چه باید کرد؟
خودکشی از عوامل شایع مرگ ومیر در میان جوانان به شمار می رود، با این وجود بیشتر افرادی که دست به خودکشی می زنند، نسبت به این کار و کشتن خود تردید دارند - آنچه این افراد درپی آنند پایان دادن به احساسات طاقت فرسا یا شرایطی است که به نظر تحمل ناپذیر می آیند. افرادی که تمایل به خودکشی دارند، ممکن است احساساتی مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی داشته باشند .
این قبیل افراد بیشتر می خواهند از رنجی که گرفتار آن هستند، رهایی یابند، نه این که واقعا قصد خودکشی داشته باشند. اما شاید در چنین شرایطی خودکشی از نظر آنها تنها راه نجات است.
افکار مربوط به خودکشی ممکن است به ذهن بسیاری از افراد خطور کند. اکثر مردم ممکن است در لحظه هایی از زندگی خود به خودکشی بیندیشند.
مطالعات نشان می دهند که میزان خودکشی و اقدام به این کار در میان دانشجویان کمتر از نرخ آن در کل جمعیت است، اما ارقام مربوط به میزان خودکشی در میان دانشجویان نیز همچنان هشداردهنده و درحال افزایش هستند.
چرا برخی افراد دست به خودکشی می زنند؟
خودکشی برای برخی افراد پیامد دوره ای از افسردگی است، درحالی که برای برخی دیگر عملی تدافعی است که ممکن است در برابر تجربه ای تلخ، مانند از دست دادن یکی از اطرافیان یا حتی حادثه ای نسبتا بی اهمیت، از خود نشان دهند.
آنچه در ذیل می آید فهرستی از افکار و رویدادهایی است که می توانند به ایجاد حس خودکشی در افراد کمک کنند:
١- تنهایی، این حالت به تدریج این احساس را در شخص ایجاد می کند که کسی را ندارد و هیچ کس حقیقتا به زنده بودن یا مردن او اهمیت نمی دهد. فرد خودکشی گرا ممکن است به شدت احساس تنهایی و انزوا کند.
٢- حس ناامیدی و بی پناهی، در این شرایط فرد احساس می کند که شرایط از آنچه هست بهتر نخواهد شد و کسی نیز نمی تواند به وی کمک کند.
٣- حس بی ارزش بودن، در این حالت فرد احساس بیهودگی می کند؛ به همین دلیل هرگز قادر به پذیرش چیزی نیست و از نظر وی هرگونه توجه، علاقه و تشویق دیگران ناموجه و برمبنای یک فرض اشتباه است. این قبیل افراد چون احساس می کنند که شایسته توجه دیگران نیستند، معمولا از عزت نفسی پایین برخوردارند و تشویق ها و تمجیدهای دیگران را نمی پذیرند.
٤- افسردگی، کسانی که افسرده اند، معمولا از خود، دیگران یا شرایط موجود برداشتی منفی دارند. نه تنها بسیاری از احساسات ذکر شده در بالا در میان افراد افسرده شایع است بلکه از نظر آنها این احساسات کاملا درست و منطقی است. بنابراین اگرچه ممکن است ناظران و کسانی که نگران این افراد هستند، از استعدادها و پیشرفت های آنها آگاه باشند، لازم است برداشت های درونی آنها نیز به دقت مورد توجه قرار گیرند.
٥- شکست در اجرای طرح ها، این حالت به ویژه، در شرایطی صدق می کند که اهداف از اهمیت شخصی برخوردارند؛ به عنوان نمونه، ناموفق بودن در دانشگاه، پایان یافتن یک رابطه مهم یا دست نیافتن به اهداف تحصیلی. در این صورت ممکن است فرد احساس شکست، شرمندگی یا بی کفایتی کند و تصور کند که دیگران او را دوست ندارند.
٦- داشتن استرس در سطح بالا و نامناسب، این وضع در کسانی مشاهده می شود که به لحاظ شخصی و تحصیلی انتظاراتی بالا و غیرواقع بینانه از خود دارند. انتظارات بالای تحصیلی از دانشجویان می تواند در آنها استرس ایجاد کند. گاهی اوقات نیز استرس، در برخی از دانشجویان به سطحی تحمل ناپذیر می رسد.
دانشجویانی که در طول تحصیل به پیشرفت های خوبی دست یافته اند، اغلب تصور می کنند که موفقیت های تحصیلی در تعیین هویت شخصی آنها نقش بسیار مهمی ایفا می کنند و در صورت به خطر افتادن و نادیده گرفته شدن این موفقیت ها، هویت آنها نیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت. برای چنین افرادی دست نیافتن به «رتبه نخست» حقارتی محض و تحمل ناپذیر به شمار می رود.
٧- خشم، گاهی اوقات خودکشی در افرادی مشاهده می شود که به شدت خشمگین اند یا از خودکشی برای انتقام گرفتن استفاده می کنند (اقدام به خودکشی در یک فرد پس از پایان یافتن یک رابطه دوستی، نمونه ای از این حالت است.)
٨- استفاده از موادمخدر و مشروبات الکلی، گاهی اوقات افراد تحت تأثیر موادمخدر یا مشروبات الکلی دست به خودکشی می زنند. در این حالت افراد خطرات کاری را که انجام می دهند دست کم می گیرند و در مقایسه با سایرین، در مقابل احساساتی که گرفتار آنها می شوند، آسیب پذیرترند.
٩- بیماری های جسمی و روحی
١٠- احساس درماندگی، وقتی فرد در برهه ای از زمان گرفتار مشکلاتی متعدد می شود- به عنوان مثال مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آنها پایان یافتن یک رابطه - در این حالت احساس درد و غم وی را درمانده و ناتوان می سازد.
اقدام به خودکشی
مطالعات نشان می دهند که آنچه اغلب موجب می شود برخی دانشجویان دست به خودکشی بزنند، مشکلات میان فردی است. مسائلی که در پی بروز برخی مشکلات تحصیلی، میان دانشجو و والدین او پیش می آید، نمونه ای از این امر است.
این مطالعات همچنین نشان می دهند که نگرانی های مالی و استرس ناشی از فشارهای تحصیلی نیز از عوامل مهم اقدام به خودکشی در میان دانشجویان هستند.
با این وجود دلیل خودکشی هرچه باشد، همواره باید مورد توجه جدی قرار گیرد. آمار نشان می دهد کسانی که به دفعات متعدد اقدام به خودکشی می کنند به احتمال بسیار زیاد در نهایت، تصادفا یا از روی عمد، مرگ خود را موجب می شوند.
نشانه های هشدار دهنده
افراد ممکن است در شرایط عادی در واکنش به مشکلاتی که در زندگی روزمره خود با آنها روبه رو می شوند، دچار افسردگی، غم یا احساس درماندگی شوند. کسانی که در واکنش به این مشکلات، خودکشی را انتخاب می کنند، به احتمال زیاد بیشتر از دیگران در معرض آسیب ها و ناکامی هایی قرار گرفته اند که به آنها توجهی نشده است یا به جای رویارویی با مشکلات بزرگ، در مقابل آنها درمانده و ناتوان شده اند.
به نشانه های هشداردهنده زیر دقت کنید:
*افسردگی، شامل احساس شدید گناه و شرم، انتقاد از خود و خشم.
*حس بی ارزش بودن و برخورداری از عزت نفسی پایین؛ به ویژه اگر با انتظارات و آرمان هایی بسیار بالا همراه باشند.
*احساس ناامیدی، عجز و بیهودگی
*حس بیگانگی، انزوا و تنها بودن
*داشتن سابقه اقدام به خودکشی
*داشتن یک نقشه مفصل برای خودکشی
*استفاده از موادمخدر و مشروبات الکلی
*بیان سخنانی درباره کشتن خود یا پوچ بودن زندگی
*یک رویداد استرس زا یا آسیبی سخت مانند فقدانی بزرگ یا ترس از پیش آمدن این فقدان
*تغییرات رفتاری چشمگیر، مانند گوشه گیر شدن؛ به ویژه اگر این حالت درفرد غیرعادی به نظر آید.
به یاد داشته باشید که درست نیست بگوییم «افرادی که نیت خود را برای خودکشی به زبان می آورند، واقعا دست به این کار نمی زنند».
در رویارویی با فردی که در فکر خودکشی است، چه کنیم؟
برای بررسی این امر که آیا فردی در معرض خطر قرار دارد یا نه و این که احتمال دارد دست به خودکشی بزند، لازم است شرایط را از دیدگاه او بسنجید، حتی اگر به نظر شما غیرواقع بینانه باشند.
شاید این کار بسیار دشوار به نظر آید، زیرا بودن با فردی که دارای حس خودکشی است می تواند احساساتی قوی و اضطرابی شدید به وجود آورد، همان گونه که بسیاری افراد این حالات را تجربه کرده اند.
به همین دلیل لازم است پیش از برقراری ارتباط با دانشجویی که قصد خودکشی دارد، با یک مشاور درخصوص نگرانی های خود صحبت کنید. توصیه های زیر نیز می توانند در این مسیر کمک کننده باشند:
- احساسات و دیدگاه های خود را بررسی کنید. اگر پی بردید که ممکن است در رویارویی با آن فرد از عباراتی مانند «فریاد کمک خواهی» یا «جلب توجه»، آن هم با لحنی تحقیرآمیز استفاده کنید، عاقلانه تر آن است که از شخص دیگری که مناسب این کار است بخواهید به فرد خودکشی گرا کمک کند.
http://namnak.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C.p20523
شاید در میان مشکلات ریز و درشت اجتماعی در ایران، مثل اعتیاد و فحشا و طلاق، خودکشی رقم چندان چشمگیری نداشته باشد اما این معضل وجود دارد و آمار خودکشی در بین زنان و جوانان ایران رو به افزایش است.
ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش مییابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبههای اول و دوم را در این زمینه کشورهای چین و هندوستان دارند. در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی میمیرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست میدهد.
بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی ایران نیست اما بررسی آمار خودکشی در سالهای گذشته نشان میدهد که این آمار رو به افزایش است.
طبق تحقیقات انجامشده، زنان بیش از سه برابر مردان اقدام به از بینبردن خود میکنند، هرچند مرگ در اثر این اقدام در میان مردان بیشتر از زنان است. به عبارت دیگر، گرچه مردان کمتر از زنان دست به خودکشی میزنند، اما خودکشی واقعی بین آنان سه برابر زنان است.
کارشناسان، افسردگی را به عنوان عامل اصلی خودکشی معرفی میکنند اما در بعضی از استانهای ایران، اختلافات خانوادگی ممهمترین عامل بیان میشود. این تحقیقات همچنین بیانگر افزایش خودکشی در میان جوانان است.
تحقیقی که در سال ۱۳۸۳ در بین ۴۵۰ هزار دانشجو انجام گرفته، نشان میدهد که ۱۰درصد از پسران و ۷درصد از دختران انگیزه خودکشی داشتهاند. آمار خودکشی در میان دانشجویان نیز رو به افزایش است.
بررسیهای استانی نشان میدهد که استان ایلام بالاترین آمار خودکشی و استان سمنان پایینترین شاخص خودکشی "موفق" را به خود اختصاص دادهاند.
در مورد خودکشی زنان در گزارش ملی خشونت علیه زنان که توسط نهاد ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، آمدهاست که آمار خودکشی زنان دراستانهای کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان بسیار بالاتر از میزان کشوری آن است.
در حالی که رقم خودکشی زنان در استانهایی مثل تهران و سیستان و بلوچستان به زیر ۱۰درصد میرسد، اما در سه استان یادشده این رقم به ۳۶ تا ۳۸ درصد میرسد. بعد از سه استان کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و کردستان، بوشهر و خوزستان بالاترین رقم خودکشی زنان را به خود اختصاص دادهاند.
طبق بررسیهای انجامشده، هماکنون در ایران، خودسوزی یکی از شایعترین روشهای خودکشی زنان است.
پروین بختیارنژاد، نویسنده کتاب "زنان خودسوخته" که در سال ۱۳۸۲ در تهران منتشر شد، در مورد آمار خودسوزی زنان در استانهای مختلف ایران چنین میگوید: «در حال حاضر استان ایلام که از قبل هم بیشترین آمار را به خودش اختصاص میداده، ایلام، لرستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه اینها آمار زیادی را داشتند.
ولی این به این معنا نیست که کردستان و بخش ترکمننشین استان گلستان، استان اردبیل، آذربایجان شرقی، کرمان، بوشهر، استان فارس اینها خودسوزیهایشان آنقدر اندک هست که قابل لحاظ نیست در آمارهای ما. نه ولیکن تا آنجایی که من اطلاع دارم و به بعضی از استانها در خصوص همین مسئله سفر کردم، استان ایلام و لرستان و استان خوزستان مطرح میشود که بیشترین آمار را این استانها دارند».
در مورد علت بالا بودن میزان خودکشی در استانهای یادشده، بختیارنژاد معتقد است که بالارفتن سطح آگاهی زنان و اطلاع از این که چه حقوقی از آنان سلب شدهاست نقش بازی میکند. در مقابل عدم توانایی آنان برای تغییر وضع موجود باعث میشود که این زنان احساس کنند به بنبست رسیدهاند و توانایی هیچ کاری را ندارند و به همین دلیل دست به خودکشی میزنند:
«زنانی را من در بعضی از استانها مثلا استان ایلام دیدم که اینها در واقع چادرنشین بودند و زیر چادر زندگی میکردند، ولی از طریق همان رادیو و از طریق همان معلم ده اینها پیشرفتها و تغییر و تحولاتی که در کلان شهرها اتفاق افتاده است را آرام آرام دارند کسب میکنند و میگیرند و این پرسش برایشان پیش میآید که ما چرا نمیتوانیم مسایل حقوقی خودمان را مطرح بکنیم. ما چرا حقوقمان در خانواده و در اجتماع نباید رعایت بشود. و نتیجهی این آگاهی، متاسفانه آنقدر مقاومت در مقابلش زیاد هست و ناتوانی این زنان در مقابل این هنجارهای بسیار سخت و این قواعدی که بههیچ وجه نمیتوانند آنها تغییرش بدهند، متاسفانه بجای تغییر محیط خودشان دست بهخودآزاری و خودسوزی میزنند، یعنی در واقع زندگی برایشان غیرقابل تحمل میشود».
به اعتقاد بختیارنژاد موانع قانونی بر سر راه زنان برای حل مشکلاتشان یکی دیگر از علل رویآوری آنان به خودکشی است:
«زمانی که زنان نمیتوانند مشکلات حقوقی خودشان را حداقل از طریق قانون حل بکنند و همینطور خانواده و فرهنگ آن جامعه بهیچوجه پذیرای آن نیست که اگر زنی نتوانست با همسرش زندگی بکند، با کسب حقوق قانونی خودش بتواند در کنار خانوادهی پدری خودش زندگی بکند، آنها راهی جز این مسئله ندارند. راهی ندارند و متاسفانه دچار جنونهای مقطعی میشوند و دست به خودسوزی میزنند».
این روزنامهنگار و پژوهشگر همچنین به جنگ ایران و عراق اشاره میکند و میگوید استانهایی که آمار بالای خودکشی را دارند اکثرا استانهای مرزی بوده و مناطقی هستند که ۸ سال درگیر جنگ بودهاند. به عقیده بختیارنژاد افسردگیهای بعد از جنگ میتواند یکی دیگر از علل رویآوری اهالی این مناطق به خودکشی باشد.
اما چرا این زنان به بنبست رسیده، دردناکترین راه یعنی خودسوزی را برای خودکشی انتخاب میکنند؟
برخی از روانشناسان معتقدند که این نوع مرگ در پس خود یک اعتراض نهفته دارد و در حقیقت بر خلاف روشهای دیگر خودکشی مثل استفاده از قرص یا حلقآویز کردن که آرام و در خفا و بیسرو صداست، خودسوزی یک فریاد بلند در اعتراض به وضع موجود است.
پروین بختیارنژاد میگوید، دقیقا معلوم نیست چرا این زنان خودسوزی را انتخاب میکنند اما این روش میتواند اکتسابی باشد: «نزدیک به سه دهه هست که این مسئلهی خودسوزی در بسیاری از این استانهای دورافتاده انجام شده و به صورت اکتسابی ازهم یاد میگیرند و متاسفانه آنقدر فضای فرهنگی هم بسته است که در واقع آنها چارهای جز از بینبردن خودشان ندارند و آنقدر فشار روحی و روانی برآنها شدید است که از سختترین و خشنترین شیوه استفاده میکنند».
اما بعضی از این اقدام به خودکشیها منجر به مرگ نمیشود. به گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام زنانی که اقدام به خودسوزی میکنند ولی زنده میمانند به دلیل نابهنجاری شکل ظاهریشان، بسیار نیازمند مراقبت و همدردی هستند. این نیاز به رسیدگی در مورد همه افرادی که خودکشی ناموفق داشتهاند صدق میکند اما متاسفانه هیچ مرکزی برای ادامه درمان جسمی و روحی این افراد وجود ندارد:
«هیچ نهادی نیست که از اینها حمایت بکند. اگر خانوادهی پدر و مادر و خانوادهی خودشان از سر ترحم بتوانند آنها را مورد حمایت قرار بدهند که آنها مورد حمایت قرار میگیرند، وگرنه کاملا از جامعه و خانواده طرد میشوند و یک افق بسیار مبهم و دردناکی را در واقع اینها در پیش روی دارند و هیچ نهادی نیست که از این زنان حمایت بکند و آنها را چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی مورد حمایت قرار بدهد و اصلا آنها را در زیرمجموعهی یک نهاد یا موسسهای جمعآوری بکند تا بتوانند اینها به زندگیشان ادامه بدهند، علیرغم همه این مشکلاتی که بعد از خودسوزی برای اینها اتفاق افتاده است».
همچنین گزارشهایی وجود دارد که نشان از رویآوری زنان زنده مانده از خودکشی به سوی اعتیاد و فحشا دارد، چرا که اکثر این افراد پس از اقدام به خودکشی از سوی خانواده خود نیز طرد میشوند.
عضو کارگروه رسیدگی بهدلایل خودکشی دانشجوی کاشانی در مجلس با بیان اینکه باید افزایش پدیده خودکشی در میان دانشآموزان و دانشجویان را بهطور دقیق بررسی کرد، گفت: خودکشی دانشجویی که ویژگیهای یک انسان موفق را در جامعه دارد، قابل توجیه نیست.
محمود صادقی در گفتوگو با خانه ملت با اشاره به افزایش آمار خودکشی دانشجویان و دانشآموزان طی چند سال اخیر، گفت: خودکشی دانشجویان و دانشآموزان پدیده نگرانکنندهای شده است که باید دلایل این مسئله را ریشهیابی و کنکاش کرد تا در ادامه بتوان رفتارهای پیشگیرانه اعمال کرد.
نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به خودکشی دانشجوی کاشانی مقطع دکترا ادامه داد: در راستای کشف دلایل خودکشی باید پرونده آموزشی این دانشجو را علاوه بر نوع ارتباطهای او در دانشگاه، خانواده و محل زندگی وی بررسی کرد چراکه خودکشی یک جوانان که ویژگیهای یک انسان موفق و برتر را در جامعه دارد قابل توجیه نیست بههمین دلیل کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اقدام به ایجاد یک کارگروه برای بررسی این موضوع کرده است و باید وزارت علوم و تحقیقات همکاریهای لازم را با مجلس داشته باشد.
وی ادامه داد: بررسی سوابق روحی و روانی و دیدار با خانواده دانشجو برای فهم ابعاد پیچیده خودکشی میتواند به اندازهای راهگشا باشد، اگرچه باید افزایش پدیده نگرانکننده خودکشی در جامعه به ویژه در میان دانشآموزان و دانشجویان را به طور دقیق و علمی بررسی کرد چراکه متأسفانه در 5 الی 6 سال گذشته این آمار رشد داشته و باید اقدامات پیشگیرانه در نظر گرفته شود.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه مرکز روانشناسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و کارگروه علتیابی این موضوع در وزارتخانه باید گزارش اطلاعات دریافتی خود را به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارائه دهند، گفت: رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز بررسی دقیق ابعاد این موضوع را بسیار ضروری میداند نسبت به آن تاکید دارد.
اعتدال